سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
 
قالب وبلاگ

قصیده ی سالروز پیروزی انقلاب (دهه ی فجر)

نجل حسین و پیر خمین ز قم چون قیام کرد

ملک عجم زجور سلاطین تمام کرد

بر بست اختناق پرده ی ظلمت زطلعتش

از یمن مقدمش فرح به دل خاص وعام کرد

بهر نجات ملت و نشر کلام حق

پا در رکاب و تیغ برون از نیام کرد

با مشت آهنین و ز برق کلام خود

کا بینه ی نظام ستم را لجام کرد

قلب سیاه دیو به تیرشهاب خود

بگرفت او نشانه وکارش تمام کرد

صبح سعادت از افق روی انورش

طالح شده به برج بهمن وبر وی سلام کرد

یوم الله آمده دهه ی فجر زین سبب

روح خدا نزول به ملک قیام کرد

فتح و ظفر نصیب هم از فیض مقدمش

تجدید هم شریعت خیر الانام کرد

در پاسخ ندای ینصرنی زاده ی حسین

ازپیش وخلق از پی او ازدحام کرد

بهر دوام دولت او مسلمین همه

باید همیشه بحبل متین اعتصام کرد

بربست جامه ی دولت طاغوت زین میان

بشتافت سوی دوزخ ودر آن مقام کرد

بستند شرق و غرب کمر بهر انتقام

صدام شد مقدم وگسترده دام کرد

با دست خود به مهلکه انداخت خویشتن

بختش نگون وزهر هلاهل به کام کرد

از جور و هم سراسر این مرز وبوم را

غرق عزا نموده زمین سرخ فام کرد

انفاس قدسی رزمندگان ما

کفار بعث را به جبهه ی حق قتل و عام کرد

ایران ز شرق و غرب و طواغیت شد رها

شکرانه واجب است دعا بر امام کرد

مارا به گفت پیرجماران فریضه است

در جبهه بهر نصرت دین ثبت نام کرد

جانم فدای آنکه زانفاس عیسوی

احیا نمود طبعم آنرا لجام کرد

(غزل فجر) 

سپیده دم که خور از خاک سر برون آورد

پیام دوست به یاران به ارمغان آورد

به مژده های پیاپی ز حُمره ی مشرق

نوید صبح ظفر را به دوستان آورد

سیاهی شب دیجور را به نور جبین

زُدود  و دولت طاغوت در فغان آورد

دهید مژده به یاران خفته در یَم خون

که پیک باد صبا میر کاروان آورد

به یمن مقدم او پایه های ظلمت وکفر

خراب گشته و اسلام کامران آورد

به دور شمع وجودش شدند پروانه

زشیخ و شاب چو در کالبد روان آورد

پیام روح خدا و نوید صبح ظفر

طلوع فجر به ایران حیات و جان آورد

به بیست ودوم بهمن که گشت پیروزی

مُسجّل این همه آزادی ارمغان آورد

یقین (رهایی) مستضعفین زدیو و دَدان

بدان که دست خمینی در این زمان آورد

انقلاب ما حسینی بود و رهبر از خمین

مرحبا بر رهبرو بر ملت ایران ما

مرحبا بر دولت و بر دین و بر ایمان ما
مرحبا بر نهضت و بر فکرت و بر این قیام

مرحبا بر جوشش و بر کوشش و بر این پیام
بر تو ای ایرانی با فر و با شوکت سلام

بر تو روح بلند رهبر والا مقام
اسوه اندر عالم ناسوت شد ایران زمین

در فصاحت در بلاغت بر دوام مسلمین
انقلاب خویش را صادر نموده در جهان

شاد زین نهضت شده جان و دلمستضعفان
دست حق دیدی که طاغوت زمان را خوار کرد

مفتضح در کوچه و در شهر و در بازار کرد
جان ظالم را گرفته کاخ او ویران نمود

پاک از رجس و پلیدی خطه ایران نمود
نهضت ما پا گرفته شد مسجل انقلاب

نقشه های دشمنان یک یک شده نقش بر آب
از طبس بگرفته و جنگ عراق و کودتا

هم گروهکها و فر فال لعین رو سیاه
جملگی را بهر ما لطف خدا رسوا نمود

پرچم اسلام در این مملکت برپا نمود
بگذرد سی سال از این نهضت و از این قیام

مرد و زن پیر و جوان کردند با هم ازدحام
سهم خانم ها کم از مردان با ایمان نبود

ورنه از خون جوانان لاله و ریحان نبود
مادران در پشت جبهه بوده پشتیبان

بوده پشتیبان نهضت جان و هم ایمان ما
مادران کرده جوانان را روان بهر دفاع

تحت امر رهبری هرگز نکرده امتناع
لیک دارد انقلاب از بهر مرد و زن پیام

گوش بر فرمان رهبر دارد در هر صبح و شام
دشمنان اندر کمین بنشسته بهر دین ما

تا بگیرند انتقام خویش از آئین ما
لیک ما شیران میدان نبرد و کارزار

هر که قصد ما کند از او برآورده دمار
ما مطیع رهبریم و امر او امر خدا

رهبر از نسل حسین است و حسین از انما
انقلاب ما حسینی بود و رهبر از خمین

همجوار او را به جنت ساز یا رب یا حسین
خامنه ای را خدایا یار و پشتیبان تو باش

حافظ ایران و ایرانی ز دژخیمان تو باش
رهنمائی کن مرا در پیچ و خمهای جهان

تا رهائی گردم گیرم به جنت آشیان

غزل در ورود رهبر کبیر انقلاب آیة العظمی امام خمینی امید محرومین ایران وجهان

از نسیم صبح بهمن روح وریحان می رسد

این شب دیجور را صبح نمایان می رسد

عاشقان خفته در خون را بگو خوش آرمید

عاقبت باد  بهاری و گلستان می رسد

دیدگان بسته ازغم را کنید از شوق باز

یوسف گمگشته اندر ملک کنعان می رسد

بت پرستان را بگو بتخانه را خلوت کنید

کان خلیل بت شکن چون شیر غران می رسد

گو به فرعون با توابع جانب دریا شوید

موسی عمران به کف ثعبان غضبان می رسد

ملک ایران را زیمنش مشک افشان می کند

چون که در خاک وطن پیر جماران می رسد

دیو بیرون گشت همراه پلیدی الغرض

سایه افکن شد فرشته لطف یزدان می رسد

فجر پیروزی بود طالع ز روی انورش

چون خمینی در وطن آن مهر تابان می رسد

مژده ای یاران که ایام اسارت شد تمام

ماحی طاغوت و محبوب ضعیفان می رسد

رهبر مستضعفان بنمود آهنگ ورود

قرة العین رهائی راحت جان می رسد


[ شنبه 93/11/18 ] [ 11:9 عصر ] [ رهائی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

* رهائی قمشه ای * علی محمد رهائی متخلص به ( رهائی) فرزند یدالله درتاریخ سوم آبانماه یکهزار وسیصد و بیست شش شمسی در شب عید قربان در شهرستان شهرضا (قمشه سابق) درخانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود پس ازگذراندن تحصیلات ششم ابتدایی قدیم به همراه پدر به شغل کشاورزی مشغول شد عشق و علاقه به قرآن و معارف اسلامی چنان بود که مرتب درکلاس درس قرآنی که مربی و استاد آن عموی ایشان حاج شیخ خلیل الله رهائی بودند مرتب حاضر و بهره ها می بردند کلاس قرآن آقای رهائی به شکلی بود که در آن زمان به دلیل جامعیت استاد آن از حیث قرائت و تجوید و صوت زیبا و منحصر به فرد و اخلاق و معنویت ایشان و همچنین علمیت ایشان از نظرعلوم حوزوی به تفسیر و فقه ادبیات وحکمت و فلسفه مشتاقان فراوانی را به این کلاس جذب می نمود و درآن زمان دوره رضاخان و پسر ملعونش که دوران اختناق بود فرصت بسیارخوبی برای اجتماع طالبان حق و حقیقت بود و در بین کلاسهای قرآنی که برگزار می شد کلاس شاخصی بود که برای کسانی که درآن شرکت می نمودند و افتخار می نمودند به حضورشان در این مجلس قرآن که نه تنها قرائت صرف بلکه مجلس درسی بود حول محور قرآن و بسیاری هم به دنبال آن مشتاق علوم حوزوی می شدند و به دنبال فراگیری آن وارد حوزه علمیه و افتخار طلبگی سربازی امام زمان عجل الله فرجه را می یافتند لذا شوق فرا گیری علوم حوزوی در وجود ایشان شعله ور و در آرزوی آن بودند اما به دلیل وضع سخت خانواده ازحیث معیشت که نه پشتیبانی می شدند تا بتوانند با خیالی آسوده به درس و تحصیل بپردازند بلکه داشتند درامور معاش خانواده کمک و یاور باشند توفیق حضور روزانه درحوزه را پیدا نکردند اما علاقه ایشان ایشان را آسوده نمی گذاشت لذا در پایان فعالیت کسب وکار روز و ایام تعطیل با درخواست از فضلا و اساتید حوزه همچون حجج اسلام شیخ محمدعلی مکارمی، شیخ محمدحسین رهائی ،شیخ غلامحسین اسماعیل پور،شیخ علی تاکی(نجفی) ،به محضرایشان حاضر می شدند و به فراگیری علوم حوزوی ادبیات نصاب و صرف و نحو و منطق جامع المقدمات و سیوطی تبصره و عروه و دیگر کتب حوزوی و بهره گیری و مطالعه سایرکتب اخلاقی مانند معراج السعاده و اعتقادی و تاریخی که از علمای دین می یافتند بهره می بردند شوق و ذوق به ادبیات وشعر و انس باکتب و اشعار بزرگانی همچون حافظ وخیام و علامه کمپانی(غروی ) و عمان سامانی و حاج میرزا ن
موضوعات وب
لینک های مفید