سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
 
قالب وبلاگ

*{در منقبت حضرت صاحب الأمر حجة بن الحسن عجل الله فرجه الشریف}*

قصیده ی موشح به آیه ی شریفه ی :

((و نرید ان نمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمة و نجعلهم الوارثین ))

وصال گلشن رویت کجا کنم حاصل

نفس برآمد وماندست آرزو  بر دل

رسیده مژده که از رخ بر افکنی تو نقاب

یقین کنم که قریب است حل این مشکل

دلم فسرده ز هجران ماه رخسارت

اسیر خال رخت از غم فراق کَسِل

نه پای تا بنهم در ره وصال قدم

نه می کنی تو عنایت به عاشق بی دل

مرا به گوشه ی چشمی تفقّدی بنما

نیاز ما بنما با تبسمی مُقبِل

نماز شام غریبان در این شب دیجور

علی الصباح امیدم مگر شود حاصل

لبت چو لؤلؤ لا لا و حسن دلجویت

یکی قمر که به گیسوی لیل شد مایل

از آن زمان که اسیر کمند عشق تو ام

لبم به مدح و ثنایت همی بود شاغل

ذوی العقول ز عشق رخت شده مجنون

یقین کنند به وصلت شبی شده نائل

نثار خاک قدوم تو هستی من باد

اگر چه نیست مرا غیر جان ناقابل

سر تو باد سلامت که سِرّ سبحانی

تو جان جمله جهانی و تن به جان کامل

ضعیف تر منم از مور و حشمت اللهی

علوم آدم و خاتم برای تو نازل

فلک تو راست چو فُلک و مَلَک تو را دربان

وراثت همه ی انبیاء به تو شامل

اگر مراد  نبودی و کعبه ی مقصود

فسانه بود من و ما و قصه ای باطل

یمین یثرب و بطحا یسار و ملک وجود

اگر خطا نکنم هست بر شما محفل

لوای نصر من الله چو بر فراز کنی

امید و آرزوی عالمی شود حاصل

رهین نفس نفیس تو  اَند  خلق جهان

ضیافتت همه ی کائنات را شامل

ولی اعظم حق و خلیفه اللهی

نوید صبح امید از تو می شود واصل

جمال و جلوه ی ذاتی به عالم ناسوت

عزیز ملک یقینی به مصر کشور دل

لطافت گل نرجس نگر که گلشن دهر

همیشه بر گل رخسار اوست مستقبل

محیط کون و مکان و مدار شمس و قمر

امین سر خدا اسم اعظم مُنزَل

اگر ز پرده ی غیبت برون شوی روزی

مسیح پشت سرت ایستاده مُستعجل

مراد ما بنما حاصل ای خجسته خصال

تمام گشت عمر و نگشتیم در نظر مقبل

وجود عالم امکان طفیل جود شماست

نماز و روزه ی ما  بی  ولای  تو باطل

جواز ما به قیامت اگر کنی طُغری

علی الصّراط گذر می کنیم ما عاجل

لسان ما بود اَ لْکَن به مِدحت قائم

همای رحمت و دریای لطف بی ساحل

من آن غلام حلقه به گوشم که گشته ام آبِق

اگر چه منفعلم شرمسار و مستأصل

لقاء مهدی موعود آرزوی منست

وصال اوست بما ربح عمر بی حاصل

اگر ز لطف نمائی به عاشقان نظری

رهائیم که در این خاکدان شده غافل

ثواب کن به نگاهی بر این گدای رهت

یتیم گر بنوازی منم یتیم خجل

نثار نعل سمند تو باد هستی ما

ظهور کن شه خوبان و محو کن باطل

  (اثرطبع استادحاج علی محمدرهائی شهرضائی)


[ شنبه 92/4/1 ] [ 4:39 عصر ] [ رهائی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

* رهائی قمشه ای * علی محمد رهائی متخلص به ( رهائی) فرزند یدالله درتاریخ سوم آبانماه یکهزار وسیصد و بیست شش شمسی در شب عید قربان در شهرستان شهرضا (قمشه سابق) درخانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود پس ازگذراندن تحصیلات ششم ابتدایی قدیم به همراه پدر به شغل کشاورزی مشغول شد عشق و علاقه به قرآن و معارف اسلامی چنان بود که مرتب درکلاس درس قرآنی که مربی و استاد آن عموی ایشان حاج شیخ خلیل الله رهائی بودند مرتب حاضر و بهره ها می بردند کلاس قرآن آقای رهائی به شکلی بود که در آن زمان به دلیل جامعیت استاد آن از حیث قرائت و تجوید و صوت زیبا و منحصر به فرد و اخلاق و معنویت ایشان و همچنین علمیت ایشان از نظرعلوم حوزوی به تفسیر و فقه ادبیات وحکمت و فلسفه مشتاقان فراوانی را به این کلاس جذب می نمود و درآن زمان دوره رضاخان و پسر ملعونش که دوران اختناق بود فرصت بسیارخوبی برای اجتماع طالبان حق و حقیقت بود و در بین کلاسهای قرآنی که برگزار می شد کلاس شاخصی بود که برای کسانی که درآن شرکت می نمودند و افتخار می نمودند به حضورشان در این مجلس قرآن که نه تنها قرائت صرف بلکه مجلس درسی بود حول محور قرآن و بسیاری هم به دنبال آن مشتاق علوم حوزوی می شدند و به دنبال فراگیری آن وارد حوزه علمیه و افتخار طلبگی سربازی امام زمان عجل الله فرجه را می یافتند لذا شوق فرا گیری علوم حوزوی در وجود ایشان شعله ور و در آرزوی آن بودند اما به دلیل وضع سخت خانواده ازحیث معیشت که نه پشتیبانی می شدند تا بتوانند با خیالی آسوده به درس و تحصیل بپردازند بلکه داشتند درامور معاش خانواده کمک و یاور باشند توفیق حضور روزانه درحوزه را پیدا نکردند اما علاقه ایشان ایشان را آسوده نمی گذاشت لذا در پایان فعالیت کسب وکار روز و ایام تعطیل با درخواست از فضلا و اساتید حوزه همچون حجج اسلام شیخ محمدعلی مکارمی، شیخ محمدحسین رهائی ،شیخ غلامحسین اسماعیل پور،شیخ علی تاکی(نجفی) ،به محضرایشان حاضر می شدند و به فراگیری علوم حوزوی ادبیات نصاب و صرف و نحو و منطق جامع المقدمات و سیوطی تبصره و عروه و دیگر کتب حوزوی و بهره گیری و مطالعه سایرکتب اخلاقی مانند معراج السعاده و اعتقادی و تاریخی که از علمای دین می یافتند بهره می بردند شوق و ذوق به ادبیات وشعر و انس باکتب و اشعار بزرگانی همچون حافظ وخیام و علامه کمپانی(غروی ) و عمان سامانی و حاج میرزا ن
موضوعات وب
لینک های مفید