سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
 
قالب وبلاگ

   * سرود قرآنی:{ فَاقْرَؤُوا مَا تَیَسَّرَ مِنَ الْقُرْآنِ}*

این مهر تابان در جهان  روشنگر پیر و جوان

این گنج اسرار نهان  مصباح راه انس وجان

قرآن بود قرآن بخوان قرآن بود قرآن بخوان

این راه ورسم بندگی  این شاه راه زندگی

این جوهر سازندگی  وین نور مطلق با لعیان

قرآن بود قرآن بخوان قرآن بود قرآن بخوان

امواج لطف بی حد است   منشور درس احمد است

الطاف فیض سرمد است  مفتاح گنج جاودان

قرآن بود قرآن بخوان قرآن بود قرآن بخوان

قانون حیّ لم یزل   برهان و علم بی بدل

مقیاس از بهر عمل   از بهر انسان هر زمان

قرآن بود قرآن بخوان قرآن بود قرآن بخوان

اندر حیات و در ممات   خواهی اگر راه نجات

ای مؤمن نیکو صفات  دارو ز بهر دردمان

قرآن بود قرآن بخوان قرآن بود قرآن بخوان

انوار رب العالمین  اعجاز ختم المرسلین

هم چشمه عین الیقین  اندر قلوب عارفان

قرآن بود قرآن بخوان قرآن بود قرآن بخوان

می خواند رأس شاه دین  آیات قرآن مبین

بر نیزه آن ملحدین رسوا نموده کوفیان

قرآن بود قرآن بخوان قرآن بود قرآن بخوان

* غزل قرآن کریم(غزل بهار قرآن)*

قرآن مبین که هادی انسان است

قانون خدای قادر سبحان است

اندر ظلمات دهر نوریست عیان

روشنگر قلب تیره ی انسان است

آیینه ی ملک و ملکوت است یقین

این حبل متین حیات جاویدان است

ماه رمضان بهار این نور مبین

تنزیل زحیّ داور رحمان است

اندر شب قدر بر پیام آور نور

جبریل امین حامل این تبیان است

آن شب که به قدر و منزلت بِه  زِ  هزار-

-ماهست،  نزول لطف بی پایان است

اعجاز محمّدیست منشور ورق

راهست و چراغ و چشمه ی حیوان است

تعلیم وتعلّم و عمل بر قرآن

مقیاس عمل به کفّه ی میزان است

روشن بنما به ذکر قرآن خانه

هر قدر تو را وسیله و امکان است

در حفظ و حراست و قوانینش کوش

در پیکر اسلام به مثل جان است

در زندگی و ممات و در قبر و نشود

یاریست شفیق و حِرز  از  نیران است

قرآن به صف جزا رهائی حضی

بین تو و بین آتش سوزان است

*در شاهراه سعادت دارین زندگی قرآنی کنیم*

گر سعادت را بخواهی بر خود ارزانی کنی

زندگی بر وفق خطّ سیر قرآنی کنی

پای باید بر هوای نفس حیوانی زنی

تا به نور معرفت دل را تو نورانی کنی

گر تو با احرام قرآن خویشتن مُحرم کنی

محرم اسرار گردی کار لقمانی کنی

گر به نور این چراغ جاودان روشن شوی

عالَمی را چون فروغ شمس نورانی کنی

چنگ بر حبل المتینش گر زنی با معرفت

میتوانی خویشتن را آصف ثانی کنی

گر به راه کعبه ی مقصود قرآن پا نهی

خویش را فارغ ز هر دیو بیابانی کنی

گر خلیل آسا بکوبی حلقه ی باب یقین

همچو ابراهیم اسماعیل قربانی کنی

خادم درگاه قرآن گر شدی اندر جهان

این شرافت بِهْ  که دنیا را تو سلطانی کنی

یوسف جان تو در زندان تن گشته اسیر

تا شود آزاد خود را پیر کنعانی کنی

عزم خود را جزم بنما و قدم در پیش نه

گر شوی غافل تو اظهار پشیمانی کنی

راه قرآن مبین باشد صراط مستقیم

مرد ره شو تا زخود رفع پریشانی کنی

تا رهائی گردی از طوفان و موج فتنه ها

باید از این کشتی ایمان نگهبانی کنی

*تقدیر از معلمین قرآن کریم*

دیده ی دل روشن از آیات قرآنی کنیم

صفحه ی جان را پر از انوار سبحانی کنیم

ما در این عالم به قرآن و به عترت دل خوشیم

تا به تعلیم و تعلّم سیر عرفانی کنیم

درس قرآن کار ما و هم مدال افتخار

جای دارد تا در این ره خویشتن فانی کنیم

علّم القرآن اول را خدا فرموده است

ما به نور معرفت جان را چراغانی کنیم

گوهر تقوا و دانش را از این بحر عمیق

تا به دست آریم باید کار انسانی کنیم

جلوه ی دنیای دانش پرتو قرآن ماست

در ره تعلیم قرآن کار ربّانی کنیم

ما در این سیر صعودی بالها بگشوده ایم

همره نوباوگان معراج روحانی کنیم

گامها داریم در تعلیم قرآن استوار

تا سعادت جانشین جهل و نادانی کنیم

تا معلم بر کتاب آسمانی گشته ایم

تاج کرّمنا به سر رفتار انسانی کنیم

تا قبول حق و لطف او به ما شامل شود

چون رهائی دیدگان از شوق بارانی کنیم

  (اثرطبع استادحاج علی محمدرهائی شهرضائی)

 


[ شنبه 92/4/8 ] [ 7:16 عصر ] [ رهائی ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

* رهائی قمشه ای * علی محمد رهائی متخلص به ( رهائی) فرزند یدالله درتاریخ سوم آبانماه یکهزار وسیصد و بیست شش شمسی در شب عید قربان در شهرستان شهرضا (قمشه سابق) درخانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود پس ازگذراندن تحصیلات ششم ابتدایی قدیم به همراه پدر به شغل کشاورزی مشغول شد عشق و علاقه به قرآن و معارف اسلامی چنان بود که مرتب درکلاس درس قرآنی که مربی و استاد آن عموی ایشان حاج شیخ خلیل الله رهائی بودند مرتب حاضر و بهره ها می بردند کلاس قرآن آقای رهائی به شکلی بود که در آن زمان به دلیل جامعیت استاد آن از حیث قرائت و تجوید و صوت زیبا و منحصر به فرد و اخلاق و معنویت ایشان و همچنین علمیت ایشان از نظرعلوم حوزوی به تفسیر و فقه ادبیات وحکمت و فلسفه مشتاقان فراوانی را به این کلاس جذب می نمود و درآن زمان دوره رضاخان و پسر ملعونش که دوران اختناق بود فرصت بسیارخوبی برای اجتماع طالبان حق و حقیقت بود و در بین کلاسهای قرآنی که برگزار می شد کلاس شاخصی بود که برای کسانی که درآن شرکت می نمودند و افتخار می نمودند به حضورشان در این مجلس قرآن که نه تنها قرائت صرف بلکه مجلس درسی بود حول محور قرآن و بسیاری هم به دنبال آن مشتاق علوم حوزوی می شدند و به دنبال فراگیری آن وارد حوزه علمیه و افتخار طلبگی سربازی امام زمان عجل الله فرجه را می یافتند لذا شوق فرا گیری علوم حوزوی در وجود ایشان شعله ور و در آرزوی آن بودند اما به دلیل وضع سخت خانواده ازحیث معیشت که نه پشتیبانی می شدند تا بتوانند با خیالی آسوده به درس و تحصیل بپردازند بلکه داشتند درامور معاش خانواده کمک و یاور باشند توفیق حضور روزانه درحوزه را پیدا نکردند اما علاقه ایشان ایشان را آسوده نمی گذاشت لذا در پایان فعالیت کسب وکار روز و ایام تعطیل با درخواست از فضلا و اساتید حوزه همچون حجج اسلام شیخ محمدعلی مکارمی، شیخ محمدحسین رهائی ،شیخ غلامحسین اسماعیل پور،شیخ علی تاکی(نجفی) ،به محضرایشان حاضر می شدند و به فراگیری علوم حوزوی ادبیات نصاب و صرف و نحو و منطق جامع المقدمات و سیوطی تبصره و عروه و دیگر کتب حوزوی و بهره گیری و مطالعه سایرکتب اخلاقی مانند معراج السعاده و اعتقادی و تاریخی که از علمای دین می یافتند بهره می بردند شوق و ذوق به ادبیات وشعر و انس باکتب و اشعار بزرگانی همچون حافظ وخیام و علامه کمپانی(غروی ) و عمان سامانی و حاج میرزا ن
موضوعات وب
لینک های مفید