|
رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
|
{دهه ی کرامت بر محبین اهلبیت پیامبراسلام صلی الله علیه وآله مبارک باد} (( آیینه تجلی ))
*حضرت سلطان شاه رضاعلیه السلام خورشید شهرضا* این بارگاه کیست که این گونه با صفاست آیینه تجلی و خورشید شهرضاست روشن نموده دامنه کوه و دشت را این شعبه ای ز روضه ی سلطان دین رضاست(ع) باشد مزار شیفتگان طریق عشق این مرقدی که جلوه گه نور کبریاست این گوهری که شهر از آن گشته پر فروغ یکتا دُر نفیس و گرانبار مجتبی(ع) است این گل ز بوستان نبی (ص) مُکرّم است از شاخساره ی یاسین و هل اَتی است هست او عزیز فاطمه (س)از گلشن رسول(ص) از دودمان شاه نجف(ع) میر لافتی است سلطان شاه رضا (ع)که نسیم بهشت از آن بر دوستان غنیمت و در شهر جان فزاست این آستان که بوسه گه خاص و عام گشت خاکش ز بهر دیده عشّاق توتیا است گلهای پرپری که به دامان گرفته است از دوستان سید و سالار کربلاست آرامگاه مؤمنین به جوار مزار او ایمن ز دوزخ است و (رهایی) ز ابتلاست (اثرطبع استادحاج علی محمدرهائی شهرضائی) ((آشنایی باامامزاده شاهرضاعلیه السلام)) بنابر روایات بعضی ازسیره نویسان ومورخین ومحققین شاهرضارافرزندشمس الدین محدبن زیدبن حسن بن علی بن علی بن ابی طالب علیه السلام می دانندو(نوشته اند که) اودرخدمت امام العادل الکامل علی زین العابدین بن امام حسین علیه السلام به سرمی برده ودرنزدآن حضرت کسب فیض می کرده وحضرت علی بن الحسین زین العابدن(ع) اورابسیاردوست می داشت وآن حضرت سیدمحمدرضاملقب به شاهرضارابه قلاع سمیرم وولایت قمشه فرستادتااقامت کند.پس گماشتگان هشام بن عبدالملک درقمشه (شهرضا)اوراکشتند.(نقل ازصفی الدین اسحق الحسینی). وبه روایت دیگرازسید مرتضی درکتاب جامع النسب ونیز به روایت حسن زاهدگیلانی که ازحواشی الرجال کتاب حل الاشکال شیخ أجل عبدالصمد نقل کرده که شاهرضافرزندامام موسی بن جعفرعلیهالسلام اسست. متن شجرنامه امامزاده شاهرضا ازروی لوحه مضبوط درآستانه شاهرضااین نقل أصح درسنه 705به قلم درآمدبه خط یدالضعیف امیدبه رحمت یزدانی حسن زاهدگیلانی غفرالله ذنوبه در حواشی الرجال ازکتاب حل الاشکال درمعرفةالرجال ازشیخ أجل عبدالصمد.گفت: شاهرضاعلیه السلام اوسبط زکی،صاحب علم وعمل،واوفقیه زاهد،عابد،عین ثقةواومحل وثوق پدروبرادر(ع) فرستادایشان رابرادر(ع) ایشان بابعضی دیگر برادرانشان ازطوس به اصفهان برای تعلیم احکام به اهل اصفهان وماندنددراصفهان تااین که برادرایشان درطوس به شهادت رسیدپس برای درامان بودن ازشراهل بغی وظلم مسیرفارس رابرای ملاقات برادرشان حضرت احمدرضا شاه چراغ(ع) درپیش گرفتندکه دراین مسیردرکنارقمشه به دست اهل بغی وظلم به شهادت می رسند وجسد شریف ایشان رابرروی زمین پایین کوه رها می کنندپس اهل آن دیارایشان رادرمحل شهادت ایشان رابه خاک می سپارند وجاری می شود درهنگام دفن ایشان ازپایین قبرشان چشمه آبی وروایت کرد عبدالواحدبن محمدبن قتیبة بن فضل بن شاذان بن جبرئیلی عن الرضاعلیه السلام کسی که زیاررت کندبرادرم شاهرضارا مثل کسی است که 24بارمرا زیارت کند. (تاریخ شهرضا) ((امامزاده شاهرضاعلیه السلام)) ازسیدمرتضی درکتاب جامع النسب ونیزبه روایت حسن زاهدگیلانی که ازحواشی الرجال کتاب حل الاشکال شیخ اجل عبدالصمدنقل کرده که شاهرضافرزندامام موسی بن جعفرعلیه السلام است که به امربرادرخودامام رضاعلیه السلام برای ارشادمردم این حدودبه دیاراصفهان(قمشه)شهرضارهسپاروبه دست اهل بغی وظلمه دردامنه کوهی که به نام کوه شاهرضاخوانده می شود شهیدگردید.نقل متن عربی آن درذیل.(متن شجره نامه امامزاده شاهرضاازروی لوحه مضبوط درآستانه شاهرضااین نقل أصح درسنه 705به قلم درآمد به خط یدالضعیف امیدبه رحمت یزدانی حسن زاهدگیلانی غفرالله ذنوبه فی حواشی الرجال عن کتاب حل الاشکال فی معرفةالرجال عن شیخ الاجل عبدالصمد. قال:شاهرضاعلیه السلام هوسبط الزکی،صاحب العلم والعمل وهو فقیه زاهد،عابد،عین ثقةوهومحل وثوق ابیه وأخیه علیهم السلام وارسله اخیه علیه السلام مع بعض إخوانه من الطوس الی إصفهان بتعلیم الاحکام لاهل الاصفهان وبقی فی الاصفهان حتی فاز بالشهادةأخیه بالطوس ففرشاهرضا من اهل البغی الی الفارس بملاقات أخیه احمدرضا شاهچراغ فقتلوه من أهل البغی جنب القمشه وطرحوا جسده الشریف علی الارض تحت الجبل فدفنوه أهل القریة فی مکان قتله وجری عنددفنه من تحت قبره عین من الماءوروی عبدالواحدبن محمدبن قتیبة بن فضل بن شاذان بن جبرئیلی عن الرضا علیه السلام من زارآخی شاهرضا کمن زارنی أربعة وعشرین، (تاریخ شهرضا)
[ چهارشنبه 92/6/20 ] [ 11:42 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ  * رهائی قمشه ای * علی محمد رهائی متخلص به ( رهائی) فرزند یدالله درتاریخ سوم آبانماه یکهزار وسیصد و بیست شش شمسی در شب عید قربان در شهرستان شهرضا (قمشه سابق) درخانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود پس ازگذراندن تحصیلات ششم ابتدایی قدیم به همراه پدر به شغل کشاورزی مشغول شد عشق و علاقه به قرآن و معارف اسلامی چنان بود که مرتب درکلاس درس قرآنی که مربی و استاد آن عموی ایشان حاج شیخ خلیل الله رهائی بودند مرتب حاضر و بهره ها می بردند کلاس قرآن آقای رهائی به شکلی بود که در آن زمان به دلیل جامعیت استاد آن از حیث قرائت و تجوید و صوت زیبا و منحصر به فرد و اخلاق و معنویت ایشان و همچنین علمیت ایشان از نظرعلوم حوزوی به تفسیر و فقه ادبیات وحکمت و فلسفه مشتاقان فراوانی را به این کلاس جذب می نمود و درآن زمان دوره رضاخان و پسر ملعونش که دوران اختناق بود فرصت بسیارخوبی برای اجتماع طالبان حق و حقیقت بود و در بین کلاسهای قرآنی که برگزار می شد کلاس شاخصی بود که برای کسانی که درآن شرکت می نمودند و افتخار می نمودند به حضورشان در این مجلس قرآن که نه تنها قرائت صرف بلکه مجلس درسی بود حول محور قرآن و بسیاری هم به دنبال آن مشتاق علوم حوزوی می شدند و به دنبال فراگیری آن وارد حوزه علمیه و افتخار طلبگی سربازی امام زمان عجل الله فرجه را می یافتند لذا شوق فرا گیری علوم حوزوی در وجود ایشان شعله ور و در آرزوی آن بودند اما به دلیل وضع سخت خانواده ازحیث معیشت که نه پشتیبانی می شدند تا بتوانند با خیالی آسوده به درس و تحصیل بپردازند بلکه داشتند درامور معاش خانواده کمک و یاور باشند توفیق حضور روزانه درحوزه را پیدا نکردند اما علاقه ایشان ایشان را آسوده نمی گذاشت لذا در پایان فعالیت کسب وکار روز و ایام تعطیل با درخواست از فضلا و اساتید حوزه همچون حجج اسلام شیخ محمدعلی مکارمی، شیخ محمدحسین رهائی ،شیخ غلامحسین اسماعیل پور،شیخ علی تاکی(نجفی) ،به محضرایشان حاضر می شدند و به فراگیری علوم حوزوی ادبیات نصاب و صرف و نحو و منطق جامع المقدمات و سیوطی تبصره و عروه و دیگر کتب حوزوی و بهره گیری و مطالعه سایرکتب اخلاقی مانند معراج السعاده و اعتقادی و تاریخی که از علمای دین می یافتند بهره می بردند شوق و ذوق به ادبیات وشعر و انس باکتب و اشعار بزرگانی همچون حافظ وخیام و علامه کمپانی(غروی ) و عمان سامانی و حاج میرزا ن |
