رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
|
*ترکیب بند در شهادت حضرت امام موسی بن جعفرعلیه السلام* بیا ای شیعه نخل غم بپا کن جهان از اشک خود ماتم سرا کن به تن رخت عزا کن در مصائب به آل الله(ع) یکدم اقتدا کن در ایام شهادت باش محزون سرور و عیش و شادی را رها کن درآن روزی که محزون صاحب ماست به مهدی(عج) قطب ایمان اقتدا کن عزای حضرت موسی بن جعفر(ع) بنای نوحه و زاری بپا کن شهید از جور هارون شد به بغداد دو صد نفرین تو برآن بی وفا کن به زندان بود با ارباب حاجات به هر صبح ومساء گرم مناجات در آن مطموره ها در قید و زنجیر بدی زندان بدون جرم وتقصیر به دست سندی بن شاهک پست نبودی همدمش جز آه شبگیر نماز و روزه و ذکر و مناجات به لب یاد خدایش بود و تکبیر همه لیل و نهار او عبادت به درگاه خدایش بود و تذکیر به شکر و حمد و نجوا بود مشغول در آن مطموره های تنگ و نخجیر شبی بعد از مناجات شبانه ز درگاه خدایش خواست تغییر که ای ناجی نوح(ع) و طفل و اشجار خلاصم کن تو از زندان اشرار رهایی بخشِ شیر از فرث و از دم تو ای پروردگار جن و آدم نجات هر گرفتار از تو باشد چکد خون از دل و جسمم دمادم ز طوفان نوح(ع) و از دریا تو یونس(ع) ز آتش شد خلیل(ع) آزاد یکدم تو موسی(ع) را ز بحر و یوسف(ع) از چاه رهانیدی به فضل خود دمادم ز فضل و لطف خود از کنج زندان رهایم کن که من دل بر تو دارم غیاث المستغیثینی تو یارب که سر بر خط فرمانت نهادم تو از زندان هارونم کن آزاد رهائی کن مرا از ثانی عاد (اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) مطموره: زندان.مخفیگاه /نخجیر: شکارگاه / فرث ودم: چرک وخون /ثانی عاد: منظور دراین جا هارون الرشید لع [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 97/1/23 ] [ 3:54 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ * رهائی قمشه ای * علی محمد رهائی متخلص به ( رهائی) فرزند یدالله درتاریخ سوم آبانماه یکهزار وسیصد و بیست شش شمسی در شب عید قربان در شهرستان شهرضا (قمشه سابق) درخانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود پس ازگذراندن تحصیلات ششم ابتدایی قدیم به همراه پدر به شغل کشاورزی مشغول شد عشق و علاقه به قرآن و معارف اسلامی چنان بود که مرتب درکلاس درس قرآنی که مربی و استاد آن عموی ایشان حاج شیخ خلیل الله رهائی بودند مرتب حاضر و بهره ها می بردند کلاس قرآن آقای رهائی به شکلی بود که در آن زمان به دلیل جامعیت استاد آن از حیث قرائت و تجوید و صوت زیبا و منحصر به فرد و اخلاق و معنویت ایشان و همچنین علمیت ایشان از نظرعلوم حوزوی به تفسیر و فقه ادبیات وحکمت و فلسفه مشتاقان فراوانی را به این کلاس جذب می نمود و درآن زمان دوره رضاخان و پسر ملعونش که دوران اختناق بود فرصت بسیارخوبی برای اجتماع طالبان حق و حقیقت بود و در بین کلاسهای قرآنی که برگزار می شد کلاس شاخصی بود که برای کسانی که درآن شرکت می نمودند و افتخار می نمودند به حضورشان در این مجلس قرآن که نه تنها قرائت صرف بلکه مجلس درسی بود حول محور قرآن و بسیاری هم به دنبال آن مشتاق علوم حوزوی می شدند و به دنبال فراگیری آن وارد حوزه علمیه و افتخار طلبگی سربازی امام زمان عجل الله فرجه را می یافتند لذا شوق فرا گیری علوم حوزوی در وجود ایشان شعله ور و در آرزوی آن بودند اما به دلیل وضع سخت خانواده ازحیث معیشت که نه پشتیبانی می شدند تا بتوانند با خیالی آسوده به درس و تحصیل بپردازند بلکه داشتند درامور معاش خانواده کمک و یاور باشند توفیق حضور روزانه درحوزه را پیدا نکردند اما علاقه ایشان ایشان را آسوده نمی گذاشت لذا در پایان فعالیت کسب وکار روز و ایام تعطیل با درخواست از فضلا و اساتید حوزه همچون حجج اسلام شیخ محمدعلی مکارمی، شیخ محمدحسین رهائی ،شیخ غلامحسین اسماعیل پور،شیخ علی تاکی(نجفی) ،به محضرایشان حاضر می شدند و به فراگیری علوم حوزوی ادبیات نصاب و صرف و نحو و منطق جامع المقدمات و سیوطی تبصره و عروه و دیگر کتب حوزوی و بهره گیری و مطالعه سایرکتب اخلاقی مانند معراج السعاده و اعتقادی و تاریخی که از علمای دین می یافتند بهره می بردند شوق و ذوق به ادبیات وشعر و انس باکتب و اشعار بزرگانی همچون حافظ وخیام و علامه کمپانی(غروی ) و عمان سامانی و حاج میرزا ن
موضوعات وب
آخرین مطالب
لینک های مفید |