رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
|
لبت با یا علی(ع) اندر ترنّم اگر باشد همین بهر تکلّم تو گویی غیر آن ذکر جلّی نیست اگر گویی به هر صبح و به هر شام لسان متّقین و اهل بینش عنان نفس برگیر و کفن کن یقین می دان که مهرش پادشاهیست از ایشان شاد شد شیطان مکّار یکی بعد از یکی دیگر از این کار از این عالم که بگذشتند و برزخ اسیر آتش و دوزخ وطنشان ولی غافل از این مفهوم و معنا لبت مداح آن میر غضنفر قسیم النّار و الجنه علی (ع)گوی از او راه (رهائی) از سقر خواه ره جنّت تو از فخر بشر خواه 8- تجلی نور غدیر روشن دل دوستان شد از نور غدیر گلشن همه ی جهان شد از نور غدیر تا کسب تجلّی کند از طور غدیر هستند همه خرّم و مسرور غدیر روشن ز شراب پاک و مخمور غدیر بَلِّغ بشنید و گشت مأمور غدیر بنواخت مَلَک به جمع، شیپور غدیر در گرد وجود نیرّ و نور غدیر فرمود که این علیست (ع) منظور غدیر این امر خدا به جمع میسور غدیر منفور خدا هر آنکه منفور غدیر اتمام نِعَم به نور مبرور غدیر آگاه شده زِ سرّ مستور غدیر تا بوده و هست در جهان شور غدیر می کوش به جشن و شادی و سور غدیر 9- مولودیه در مدح اسداله الغالب علی ابن ابیطالب افصل الصلوات و التحیات صبا از خانه ی دیرینه مشک و عنبر آورده گل توحید از بیت اله امشب سر برآورده درخت آفرینش میوه ای شیرین برآورده که اندر عید اَسعد دست ایزد حیدر(ع) آورده که بزم آفرینش زینت و زیب و فر آورده سریر کشور توحید میر و سرور آورده زنام حضرت حق هم ضمیر و مصدر آورده نگر بر میزبان و میهمان و خانة ای کان گوهر آورده که از بیت العتیق امشب جهانی سر بر آورده جهان علم و دانش روشن و زیب و فر آورده که این مه از محاق امشب طلوع دیگر آورده محبّینش ز شادی گوییا بال و پر آورده مطیعان فرامینش ز جنّت سر بر آورده و لیکن دشمنش از قعر سجین سر بر آورده 10- ترجیع بند درولادت حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام امشب اندر خانه ی دیرینه ماهی سر زند کززمین تاآسمان برآن مَلَک، شهپر زند ازدرون کعبه می آید برون قرص قمر کز رخش نور ولایت طعنه برخاور زند نور حق امشب زبیت اله تجلی می کند تاجهان رافیض بخشد تکیه برمنبر زند ***** فاطمه بنت اسد دارد به لب ذکرخدا آیدازکعبه برون بردوش،شاه لافتی ازجمال انورش شدمنبسط أرض وسماء شادازاین موهبت گردیدختم انبیاء محکم ازاین رکن اعظم گشت ارکان هدی برگل رخسارومویش بوسه ها مادر زند ****** ازقدوم حضرت مولی امیرالمؤمنین شد معطرعالم لاهوت وناسوت عنبرین شد معین نام این مولود از عرش برین شیعه را باشد علی(ع)رهبر امام المتقین مشتق از نام علی عالی أعلی مکین تکیه او بعدازنبی(ص)برعرشه ی منبر زند ****** اووصی مصطفی(ص) وشوهرزهراستی(س) واقف او ا ندر علوم و سرِّ ما أوحا ستی هم علی(ع)باب علوم وبرهمه مولاستی بعدپیغمبر(ص)وصیّ ووارث طاهاستی درجهان آفرینش گوهر یکتا ستی او سَلونی گوید و درههنا لنگر زند ****** چون ده و سه از رجب بگذشت شد بیت الحرام میهمان دارِ علی(ع) آن رهبرعالی مقام تاجهانی راکندروشن ازاین بدرتمام دست حق بیرون نماید ماه ازپشت غَمام پای بردوش نبی(ص)روزی گذارداین امام خانه را از بُت (رها) و قفل بر آن در زند 11- درمدح حضرت علیّ علیه السلام (موشح به حروف علی رضا ) علّت غایی پیدا و نهان است علیّ(ع) لطف حقّ در دو جهان راه جنان است علیّ(ع) یکّه تاز صف هیجا و در علم نبیّ(ص) راز خلقت یم رحمت که عیان است علیّ(ع) ضامن جنّت وفردوس محبّین باشد آیه ی معرفت و روح وروان است علیّ (ع) 12- مولودیه مولودکعبه (دارای سبک ویژه سه بعدی) مژده ی تهنیت پیک صبا ازسفر آمد. ساقی بزم ولایت زدرآمدسحرآمد مجلس عیش وطرب کن سرپاماه درآمد ازافق همره خورشید منورقمرآمد (ساقیِ کوثر نگر، حیدرِصفدر ببین. آمدازکعبه کنون خانه زادِ کعبه برون. شده ازیُمن قدمش به شرافت کعبه فزون حرم وبیت خدا از رخ اوگشته منوّر. زمزم ورکن وصفا گشته به زلف تومعطر (به وجودآمده دربیت خدا میرفَلک فَر. آمده ازصدف کعبه برون معدن گوهر) مَظهرایمان نگر، آیت رحمان ببین حامی قرآن ودین اُسوه ی ایمان ببین ای گلستان علوی شه ملک مرتضوی. یاورویارنبوی که به دین گشتی فَدَوی فاطمه بنت اسد بوسه زده بررخ ماهش عالمی مُنبسط ازگیسوی مشکینِ وی وفیض نگاهش شده مشتق زعلی نام علی هادیِ راهش هست اندردوجهان دست خداپشت و پناهش ای توامام مُبین آینه ی متقین. گشته به ذاتت عجین هرکُتُب مُستَبین جِلوه ی ذات احدی ، نقش نگین صمدی کس نزائیده به جهان مَهْ جبین چون تو وَلَدی شد مَلَک بهرتحیّت به زمین نزد پیمبر تا زند بوسه به گلزاررخ خواجه قنبر ببرد فیض زدیدارعلی میرغضنفر بشودفخر ملائک که شده زائرحیدر ای تو شه لافتی وصف توشدهل أتی مرتبه نوکری کن به (رهائی) عطاء تا به زیر چتر وَلا فارغ ازهر رنج و بلا. آیم اَندرکرببلا هم نجف ایوان طلا 13-تضمین دو بیتی اول در مدح مولی الموحدین امیرالمؤمنین علی علیه السلام (چون نور علی به صلب آدم ضَمّ شد آدم به حریم کبریا محرم شد آدم به کجا واین همه رتبه وجاه از مرتبه ی پسر پدر آدم شد) تاتوبه ی اوقبول ایزدگردید آدم به توسل به علی مُلهَم شد تعلیم علوم آدَمَ الأسماء هم از باب علوم ها هنا مُدغَم شد در دهر سَلُونی زعلی آمد و بس بادست علی ستون دین محکم شد اسلام به دولت علی پا برجاست پاینده زتکبیر علی پرچم شد بگرفته زاولاد علی دین رونق ازهمتشان مدام ومستحکم شد بی حب علیست هر عبادت باطل مُحرِم به طواف کوی او مَحرَم شد گرعزت دارَین طلب بنمایی باید به ولایت علی مُلزَم شد دریای فضائل علی ژرف بود غوّاص کجا بدان توان مُدغَم شد عشق ازلی نهفته درعین علی هرعاشق لایقی بدان مُلهَم شد درلام علی نوشته لاسیف ولی ازیاء همه پایه های دین محکم شد دادیم همه دست تولا به علی درظِلّ علی زنده همه عالم شد آن کس که گِلش به مِهراوگشته عجین درحشر (رهائی) زملال و غم شد (اثرطبع استادحاج علی محمدرهائی شهرضائی)
[ جمعه 92/3/3 ] [ 9:55 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
|