رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
|
*در رثاء رهبرکبیر انقلاب آیة العظمی الخمینی قدس سره*
در نار ابتلای داغ تو جان جهان بسوخت واندر غم فراق تو پیر وجوان بسوخت ای یار آشنا به درد چه سازیم بی رخت در مرگ عندلیب دل باغبان بسوخت ای طاووس بهشت برین نغمه ساز عشق بی بانگ دل نواز تو ملک و مکان بسوخت باد خزان به گلشن طه گذر نمود آنسان که برگ گل ارغوان بسوخت اندر نماز عشق چه خواندی که شد خموش شمع وجود تو که دل کاروان بسوخت بی نور روی تو عذب فرات ما ملح اجاج گشته دم دوستان بسوخت ای نائب امام زمان وارث حسین در ارتحال تو خرد و کلان بسوخت شمس وجودت از تن خاکی افول کرد از دوست ارجعی شنیده ای دل مستضعفان بسوخت تشییع پیکر تو قیامت بپا نمود این جمعیت ستاره ی مستکبران بسوخت همچون خلیل خیمه به ملک یقین زدی بانگ رسای تو نمرودیان بسوخت ازمابریده ای عزیز و به جانان رسیده ای اندر شب وصال زمین وزمان بسوخت روح خدا عروج کرده رهائی از این جهان از این رزیّه قلب مهدی صاحب زمان بسوخت *در ارتحال جانگداز قائد عظیم الشأن اسلام آیت الله العظمی الخمینی قدس سره *
گرید از غم به جهان هر که تولی دارد حب آل علی وگلشن طاها دارد گوهری از کف ما رفت که تا شام ابد گر بگرییم همه خون زبصر جا دارد معرفت گر چه نبد بر سر ما سایه فکن سایه ی لطف شما بر همه مأوا دارد از دم پیر جماران همگی زنده شویم آن مسیحا نفسی کش به جنان جا دارد صولت و هیبت او خواب جهان خواران را کرده آشفته خود این قصه معما دارد رهبر نهضت ایران و ضعیفان جهان قائد اعظم ما آن که تولی دارد روح پاکش زده آهنگ جهان ملکوت چون که شد صبح وصال انکه تمنا دارد عالمی سوخت زداغ وی شد روز جهان تیره از هجر فروغی که دل آراء دارد حامی شرع مبین آیت حق روی زمین آنکه این شیفتگان رابه مصلا دارد روح پاکش ملکوتی بود و پیکر او همچو دُرّ در صدف جنت زهرا دارد نوحه گر گشت رهائی زغم روح خدا جگری سوخته زین ماتم عظمی دارد *قیام 15 خرداد و مبدأ نهضت* خرداد مهی که ابتدای داد است ماه شرف و فضیلت و فریاد است هم ماه سقوط دولت بیداد است لرزان همه پایه های استبداد است آن روح خدا که منشأ فریاد است چون پیر خمین مادری نازاد است این از برکات نیمه خرداد است مستحکم و مستدام در بنیاد است مرهون قیام پانزده خرداد است *در رثاء رهبر انقلاب امام خمینی(قدس سره)*
از غم فقدان تو خون دل عالم شده رحلت جانسوز تو شعله ماتم شده هجر تو آتش زده بر دل پیر و جوان بی گل رویت جهان تائره غم شده نخبه دوران تویی خوبتر از جان تویی سرور احباب و محبوب ضعیفان تویی دشمن مستکبران حامی مستضعفان بت شکن عصر و هم صبح نمایان تویی زنده شد اسلام از نفس مسیحاییت شرع مبین شد جوان از تو و برنائیت مظهر حلم و غضب آن رخ نیکوی تو خاطره روزگار صبر و شکیبائیت آن رخ چون آفتاب از چه شده در سحاب پیکر دُردانه ات همچو صدف در تراب سایه لطف خدا از چه شدی در خفاء رفتی و همراه تو رفته زما صبر و تاب مادر گیتی دگر همچو تو فرزانه ای کی بتوانست زاد مثل تو دُردانه ای نادره روزگار گرد و چو دست همه پیر وجوان همچو شمع گشته و پروانه ای کرده شیاطین حذر زخم ابروی تو شیفته گشته جهان بر رخ شکوی تو همچو کبوترید ور حرمت پرکشان بلبل شیدای آن تربت دلجوی تو گرچه مقیمی تو در حلقه افلاکیان یک نظر از لطف شما بسوی خاکیان تا شوم آزاد از قید عم این جهان دست رهائی بگیر رهبر مستضعفان روح خدا سرور ما رهبر خلق جهان قائد ما مرجع ما نائب صاحب زمان ای زنیار حسین وارث بدر و حنین در غم تو گشته ایم جمع بصد شور و شین *نوحه سینه زنی دراربعین رهبر انقلاب ایران*
بزن برسینه و بر سر بگوباحالت مضطر کجا شدهادی ورهبر که زد برجان ما آذر رسیده اربعین او همه دلها غمین او نمی آید به گوش ما صدای دلنشین او جهانی درتب ودرتاب شده محزون همه احباب زهجرش غرق ماتم شد جماران یا اولی الالباب شده پنهان گل رویش نسیم خُلق نیکویش صبا گوارمغان آور به من ازتربتش کویش دل پاکان مزار تو که ازپاکان تبارتو شنیدم بوی یاسین از رخ نیکو عذارتو جهانی شد به تو مشتاق تو گشتی شهره ی آفاق بهشت فاطمه گشته به دوران قبله عشاق خمینی حامی قرآن تو بودی نخبه ی دوران سخن هایت به گوش ما ندای سوره ی لقمان ازآن روح مسیحایی که جان بخشید وبرنایی به شرع احمدمرسل توان ازچون توشیدایی بِدَم بر طبع مایک دَم که احیا گرشود هردم سرایم درغم هجرت سرود حزن راهردم رهائی بادلی محزون ببارازدیدگان جیحون که ازداغ امام ما شده دلهای امت خون (اثرطبع استادحاج علی محمدرهائی شهرضائی)
[ دوشنبه 92/3/13 ] [ 7:43 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
|