سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
 
قالب وبلاگ

(قصیده مهمله)ابیاتی به صورت مثنوی بدون نقطه

 در مدح امیرالمومنین  علی ابن ابیطالب علیه السلام 

در سرم حُکم اِله و احد حیّ صمد

در گِلم مِهر محمد کو مرا کرده مدد

در سرم مِهر ولای آل طه آمده

در دل و روح دو عالم عطر گل ها آمده

در دلم مهر ولای طُرّه موئی آمده

در سرم سودای مِهرِ ماه روئی آمده

ای علی عالی اعلی ولی کردگار

مصدر کل الکمال و ماسوی اله را مدار

مطلع علم الهی درگه علم رسول

کرده روح احمد مرسل در او هر دم حلول

مَحرمِ اَسرارِ داداری و مولد در حرم

ای همای علم وحی ای محرم حلّ و حرم

ای که مِهر عالم آرائی و ماه مُلک دل

گر گدا را رحم کردی مدعی گردد کسل

در سحر گاهی اگر درد مرا کردی دوا

گوهر علم و عمل هم گر کرم کردی مرا

هم دواء و هم عطاء و هم کمال و هم کرم

در دو عالم داده ای ما را سرائی و حرم

ای امام اول و ای هادی کل اُمَم

ای کلام اله که داری در سرای دل حرم

کل اسرار دو عالم کرده اِحصی در علی

حیّ داور ای (رهائی) رو سوی آل علی

 

(اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی)


[ یادداشت ثابت - شنبه 97/1/12 ] [ 12:45 صبح ] [ رهائی ] [ نظر ]

  در ولادت حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالبعلیه السلام

ماه من از خانه ی دیرینه امشب سر زند

تا ولایت را خدا  بر تارکش افسر زند

از درون کعبه سِرُّ الله  می آید برون

تاجهان آفرینش خنده ی دیگر زند

عالم ناسوت را لطف خدا شامل شود

بر زمین چتر ولایت خیمه ی دیگر زند

نور حق از بیت حق بنموده تابش در جهان

تا زمین را نور بخشد خنده بر خاور زند

فاطمه بنت اَسد بَدر مُنیر آورده است

بر پیمبر هم وزیر و هم ظَهیر آورده است

بر رُخَش تا بوسه ای بخشد امیر آورده است

شیر یزدان حیدر صفدر دلیر آورده است

سایبانی بهر امت در کویر آورده است

شافعی بهر قیامت مُستنیر آورده است

از جمال انورش نور ولایت سر زند

تا به آفاق و افق انوار او شَهپر زند

تا علیّ بنِ ابی طالب(ع) قدم برخاک زد

بوسه بر ماه جبینش سیّدِ لولاک زد

تهنیت گویان ملائک خنده در افلاک زد

مُهر تاییدی خدا بر ثبت اعطیناک زد

بر دهان دشمن نا فهم بی ادراک زد

پرچم توحید را بر قُلّه ی افلاک زد

روز دیگر پای بر دوش نبیّ(ص)حیدر(ع)زند

از درون کعبه بتها را تبر بر سر زند

این علی (ع) باشد امیر اهل ایمان دوستان

شیر میدان شجاعت فاتح خیبر نشان

هم به بدر و هم احد صِفّین و جنگ نهروان

در کنار ابن عمِّ خود امیرمؤمنان(ع)

تا جهان را پاک بنماید زِ لَوث دشمنان

این علی(ع) باشد ظَهیر خاتم پیغمبران(ص)

هم زِ عَمروْ اَزرق و حَیِّ ابْنِ اَخطَب سرزند

روز دیگر بر سَلُونی پای بر منبر زند

تهنیت از عالم لاهوت بر ناسوتیان

از ملائک برخلایق می رسد ای شیعیان

این ولادت ثبت گشته  بر امیرمؤمنان(ع)

تا رجب را نور بخشد در زمین و آسمان

دوستان حضرتش در انجمن شادی کنان

بر پدرها افتخاری باشد این روز گران

تا رهائی را قدم بر دیده های  تر زند

بوسه بر پای علی(ع) و خواجه ی قنبر زند

 

(اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی)


[ یادداشت ثابت - شنبه 97/1/12 ] [ 12:38 صبح ] [ رهائی ] [ نظر ]

مولودیه مولود کعبه (دارای سبک ویژه سه بعدی)

مژده ی تهنیت پیک صبا ازسفر آمد.

ساقی بزم ولایت زدرآمدسحرآمد

مجلس عیش وطرب کن سرپاماه درآمد

ازافق همره خورشید منورقمرآمد

(ساقیِ کوثر نگر، حیدرِصفدر ببین.

میر غضنفر نگر، شافعِ محشر ببین)

آمدازکعبه کنون خانه زادِ کعبه برون.

شده ازیُمن قدمش به شرافت کعبه فزون

حرم وبیت خدا از رخ اوگشته منوّر. 

زمزم ورکن وصفا گشته به زلف تومعطر 

(به وجودآمده دربیت خدا میرفَلک فَر.

آمده ازصدف کعبه برون معدن گوهر)

مَظهرایمان نگر، آیت رحمان ببین

حامی قرآن ودین اُسوه ی ایمان ببین

ای گلستان علوی شه ملک مرتضوی.

یاورویارنبوی که به دین گشتی فَدَوی

فاطمه بنت اسد بوسه زده بررخ ماهش

عالمی مُنبسط ازگیسوی مشکینِ وی وفیض نگاهش

شده مشتق زعلی نام علی هادیِ راهش

هست اندردوجهان دست خداپشت و پناهش

ای توامام مُبین آینه ی متقین.

گشته به ذاتت عجین هرکُتُب مُستَبین

جِلوه ی ذات احدی ، نقش نگین صمدی

کس نزائیده به جهان مَهْ جبین چون تو وَلَدی

شد مَلَک بهرتحیّت به زمین نزد پیمبر

تا زند بوسه به گلزاررخ خواجه قنبر

ببرد فیض زدیدارعلی میرغضنفر

بشودفخر ملائک که شده زائرحیدر

ای تو شه لافتی وصف توشدهل أتی

مرتبه نوکری کن به (رهائی) عطاء

تا به زیر چتر وَلا فارغ ازهر رنج و بلا.

آیم اَندرکرببلا هم نجف ایوان طلا

(اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی)


[ یادداشت ثابت - شنبه 97/1/12 ] [ 12:36 صبح ] [ رهائی ] [ نظر ]

ترجیع بند در ولادت حضرت مولی الموحدین امیرالمؤمنین علیه السلام

امشب اندر خانه ی دیرینه ماهی سر زند

کززمین تاآسمان برآن مَلَک، شهپر زند

ازدرون کعبه می آید برون قرص قمر

کز رخش نور ولایت طعنه برخاور زند

نور حق امشب زبیت اله تجلی می کند

تاجهان رافیض بخشد تکیه برمنبر زند

***** 

فاطمه بنت اسد دارد به لب ذکرخدا

آیدازکعبه برون بردوش،شاه لافتی

ازجمال انورش شدمنبسط أرض وسماء

شادازاین موهبت گردیدختم انبیاء

محکم ازاین رکن اعظم گشت ارکان هدی

برگل رخسارومویش بوسه ها مادر زند

******

ازقدوم حضرت مولی امیرالمؤمنین

شد معطرعالم لاهوت وناسوت عنبرین

شد معین نام این مولود از عرش برین

شیعه را باشد علی(ع)رهبر امام المتقین

مشتق  از نام  علی  عالی  أعلی  مکین

تکیه او بعدازنبی(ص)برعرشه ی منبر زند

******

اووصی مصطفی(ص) وشوهرزهراستی(س)

واقف او ا ندر علوم  و سرِّ  ما  أوحا ستی

هم علی(ع)باب علوم وبرهمه مولاستی

بعدپیغمبر(ص)وصیّ ووارث طاهاستی

درجهان آفرینش گوهر یکتا ستی

او سَلونی گوید و درههنا لنگر زند

******

چون ده و سه از رجب بگذشت شد بیت الحرام

میهمان دارِ علی(ع) آن رهبرعالی مقام

تاجهانی راکندروشن ازاین بدرتمام

دست حق بیرون نماید ماه ازپشت غَمام

پای بردوش نبی(ص)روزی گذارداین امام

خانه  را  از  بُت  (رها)  و  قفل  بر آن در زند

 

(اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی)


[ یادداشت ثابت - شنبه 97/1/12 ] [ 12:23 صبح ] [ رهائی ] [ نظر ]

مولودیه در مدح اسدالله الغالب علی ابن ابیطالبعلیه  افصل الصلوات و التحیات

صبا از خانه ی دیرینه مشک و عنبر آورده

گل توحید از بیت اله امشب سر برآورده

جهانی از وجود حضرتش گردیده نورانی

درخت آفرینش میوه ای شیرین برآورده

بده جام طهورم ساقی از آن راح روح افزا

که اندر عید اَسعد دست ایزد حیدر(ع) آورده 

شده در شادی و شور و شعف لاهوت و ناسوتی

که بزم آفرینش زینت و زیب و فر آورده

امیر اهل ایمان دست حق داماد پیغمبر(ص)

سریر کشور توحید میر و سرور آورده

علیّ (ع) عالی اعلا که گشته نام او مشتق

زنام حضرت حق هم ضمیر و مصدر آورده

چو گشته فاطمه (س) بنت اسد مهمان بیت اله

نگر بر میزبان و میهمان و خانة ای کان گوهر آورده 

شده ماه رجب میمون ز یمن مقدمش بنگر

که از بیت العتیق امشب جهانی سر بر آورده 

چراغی گشته از مشکوة حق روشن که از نورش

جهان علم و دانش روشن و زیب و فر آورده

مبارک باد این مولودِ سرتاپا فضیلت بهر انسان ها

که این مه از محاق امشب طلوع دیگر آورده

به یمن این مبارک روز شیعه شاد و خندان شد

محبّینش ز شادی گوییا بال و پر آورده

ولایش سایبان و افسر اهل ولا باشد

مطیعان فرامینش ز جنّت سر بر آورده

شده از آتش دوزخ (رهائی) دوستان او

و لیکن دشمنش از قعر سجین سر بر آورده

(اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی)


[ یادداشت ثابت - شنبه 97/1/12 ] [ 12:10 صبح ] [ رهائی ] [ نظر ]
<      1   2   3   4   5   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

* رهائی قمشه ای * علی محمد رهائی متخلص به ( رهائی) فرزند یدالله درتاریخ سوم آبانماه یکهزار وسیصد و بیست شش شمسی در شب عید قربان در شهرستان شهرضا (قمشه سابق) درخانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود پس ازگذراندن تحصیلات ششم ابتدایی قدیم به همراه پدر به شغل کشاورزی مشغول شد عشق و علاقه به قرآن و معارف اسلامی چنان بود که مرتب درکلاس درس قرآنی که مربی و استاد آن عموی ایشان حاج شیخ خلیل الله رهائی بودند مرتب حاضر و بهره ها می بردند کلاس قرآن آقای رهائی به شکلی بود که در آن زمان به دلیل جامعیت استاد آن از حیث قرائت و تجوید و صوت زیبا و منحصر به فرد و اخلاق و معنویت ایشان و همچنین علمیت ایشان از نظرعلوم حوزوی به تفسیر و فقه ادبیات وحکمت و فلسفه مشتاقان فراوانی را به این کلاس جذب می نمود و درآن زمان دوره رضاخان و پسر ملعونش که دوران اختناق بود فرصت بسیارخوبی برای اجتماع طالبان حق و حقیقت بود و در بین کلاسهای قرآنی که برگزار می شد کلاس شاخصی بود که برای کسانی که درآن شرکت می نمودند و افتخار می نمودند به حضورشان در این مجلس قرآن که نه تنها قرائت صرف بلکه مجلس درسی بود حول محور قرآن و بسیاری هم به دنبال آن مشتاق علوم حوزوی می شدند و به دنبال فراگیری آن وارد حوزه علمیه و افتخار طلبگی سربازی امام زمان عجل الله فرجه را می یافتند لذا شوق فرا گیری علوم حوزوی در وجود ایشان شعله ور و در آرزوی آن بودند اما به دلیل وضع سخت خانواده ازحیث معیشت که نه پشتیبانی می شدند تا بتوانند با خیالی آسوده به درس و تحصیل بپردازند بلکه داشتند درامور معاش خانواده کمک و یاور باشند توفیق حضور روزانه درحوزه را پیدا نکردند اما علاقه ایشان ایشان را آسوده نمی گذاشت لذا در پایان فعالیت کسب وکار روز و ایام تعطیل با درخواست از فضلا و اساتید حوزه همچون حجج اسلام شیخ محمدعلی مکارمی، شیخ محمدحسین رهائی ،شیخ غلامحسین اسماعیل پور،شیخ علی تاکی(نجفی) ،به محضرایشان حاضر می شدند و به فراگیری علوم حوزوی ادبیات نصاب و صرف و نحو و منطق جامع المقدمات و سیوطی تبصره و عروه و دیگر کتب حوزوی و بهره گیری و مطالعه سایرکتب اخلاقی مانند معراج السعاده و اعتقادی و تاریخی که از علمای دین می یافتند بهره می بردند شوق و ذوق به ادبیات وشعر و انس باکتب و اشعار بزرگانی همچون حافظ وخیام و علامه کمپانی(غروی ) و عمان سامانی و حاج میرزا ن
موضوعات وب
لینک های مفید