رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
|
ترجیع بند و تضمین بیت آسمانی لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار نام نیکوی علی(ع) داده به عالم اعتبار بعد احمد(ص) حیدر صفدر ولی کردگار با ولای مرتضی اسلام و قرآن پایدار یا علی(ع) نام نکویت تا قیامت بر قرار (لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار تا نگویی یا علی رونق نگیرد هیچ کار) من کیم تا دم زنم اندر ولای مرتضی وصف آن حضرت نموده ذات پاک کبریاء در ثنای حضرتش گفته خدایش هل اتی هست اندر شأن او آیات قرآن بی شمار (لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار تا نگویی یا علی رونق نگیرد هیچ کار) در رکاب ابن عم خود پیمبر جان نثار در تمام غزوه ها و جبهه های کار زار بود پشتیبان احمد(ص) حیدر مرحب شکار حامی دین خدا بودی به تیغ آبدار (لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار تا نگویی یا علی رونق نگیرد هیچ کار) شیعه را نبود به جز حیدر امیرالمومنین(ع) این مدال از جانب یزدان بر او شد مستبین رهبر اهل یقین باشد امام المتقین بر محمد(ص) او وصی از جانب پروردگار (لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار تا نگویی یا علی رونق نگیرد هیچ کار) آن که برمنبر سلونی گفت جز حیدر نبود فاتح بدر و احد هم فاتح خیبر نبود کفو زهرا(س)دخت پیغمبر به جز حیدر نبود بعد پیغمبر وصی لایق با اقتدار (لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار تا نگویی یا علی رونق نگیرد هیچ کار) باب شُبّیر و شُبر باشد علی(ع) مرتضی حضرت سجاد(ع)و باقر(ع) شافع روز جزاء صادق(ع)وموسای کاظم(ع)هم علی موسی الرضا(ع) هم جواد(ع)وهادی(ع)وهم عسگری(ع)آموزگار (لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار تا نگویی یا علی رونق نگیرد هیچ کار) آن که ظل الله باشد بهر شیعه قائم(عج)است لطف او بر دوستان اندر دو عالم دائم است مهدی موعود(عج) از نسل علی(ع) عالم است در ثنای شیر یزدان شد (رهائی) هوشیار (لا فتی الا علی لا سیف الا ذوالفقار تا نگویی یا علی رونق نگیرد هیچ کار) (اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی) (سروده شده در عید غدیر 18/6/1396) [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 96/6/30 ] [ 4:22 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*غزل در ولادت حضرت امام موسی کاظم علیه السلام* صبحدم طوطی طبعم به هوای گل رویت شده با مرغ سحر نغمه سرای سر کویت همره باد صبا می وزد از جانب یثرب عطری از گلشن طاها که بود خُلق نکویت حاکم کشور دل مهر تو از عهد ازل شد تا ابد تشنه ی عشق تواَمُ آبِ سبویت مه ذی حجه شده رحمت حق ساری و جاری همه عالم متجلی شده از طلعت رویت کوکب دری هفتم توئی و قبله ی حاجات دیده ی خلق جهان بهر نیاز است به سویت تو شه کشور عشقی و مه برج وَدادی دو سر حلقه ی هستی گره ی رشته ی مویت به جهان دیده گشودی که جهان را نبرد خواب بخت بیدار محبین توئی و خفته عدویت صالح و صابر و کاظم لقب و سِرِّ خدائی سر من خاک رهت باد و دلم بر سر کویت نور وجهت متجلی شده بر سینه ی سینا به خلیل آتش نمرود گل از گلشن رویت همه را خاک درت کحل بصر حضرت موسی تشنگان را ز تفضل نظری بر لب جویت تا مقیم در دولتکده ات گشته (رهائی) به دو صد گنج فریدون ندهد خدمت کویت (اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - یکشنبه 96/6/20 ] [ 4:19 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
* غدیریه درمدح امیرالمومنین علی ابن ابیطالبعلیه السلام*
هر آن دلی که به مهر علی بود آباد در آستانه ی آن دل مَلک بود مُنقاد بر آستان ولایش هر آنکه گشت مقیم بر او ز آتش دوزخ خط سلامت باد مقام قرب به حق را گر آرزو داری علیست سید و سرور به سالکین عباد علیست سلسله جنبان حلقه ی افلاک علیست قاعده ی خاک را اساس و نهاد علیست آینه ی ذوالجلال و بحرِ کمال علیست باب علوم نبی و باب مراد غلام حلقه به گوشش ز خسروی بهتر گدائی درش از تخت و تاج افزون باد کمال دین و تمام نِعَم ولای علیست غدیر خم به همه دوستان مبارک باد بقای دولت قرآن بود به یمن غدیر نوای نغمه ی بَلِّغْ به بام کیوان باد غدیر خم ز وجودش چو طور سینا شد چو بر سریر ولایت علی قدم بنهاد گرفت نیّر اعظم به دست، بدر منیر سپهر، رَحل اقامت به نزد او بنهاد نمود از افق لم یزل جهان روشن غمام تیره برافکند و کرد استشهاد به امر حق به خلایق نمود این ابلاغ که ای گروه به امر خدا شوید ارشاد هر آنکه سید و مولا بر او منم ای قوم ز بعد من بشه لافتی شود مِنقاد نشست صاحب دیوان عشق بر مسند گرفت فاتح اقلیم دل نشان وَداد بگفت طور تجلی منم پیامبر وحی علیست سینه ی سینا شفیع روز معاد ظهور طلعت زیبای اوست غیب مصون طلوع لعل گهر زاش مصدر ایجاد ز مرد و زن همه کردند با علی بیعت خصوص آن دغلِ زشت خویِ پَستْ نهاد به سنگ تفرقه بشکست شیشه ی وحدت ز جن و انس بر او صد هزار نفرین باد سریر کشور دل ها نموده او تسخیر اگر چه غصب خلافت شد از ره الحاد (رهائی) از در دولتسرای خویش مران بگیر دست و ز راه کرم نما امداد (اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 96/6/17 ] [ 6:28 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
(قصیده مهمله)ابیاتی به صورت مثنوی بدون نقطه در مدح امیرالمومنین علی ابن ابیطالب علیه السلام در سرم حُکم اِله و احد حیّ صمد در گِلم مِهر محمد کو مرا کرده مدد در سرم مِهر ولای آل طه آمده در دل و روح دو عالم عطر گل ها آمده در دلم مهر ولای طُرّه موئی آمده در سرم سودای مِهرِ ماه روئی آمده ای علی عالی اعلی ولی کردگار مصدر کل الکمال و ماسوی اله را مدار مطلع علم الهی درگه علم رسول کرده روح احمد مرسل در او هر دم حلول مَحرمِ اَسرارِ داداری و مولد در حرم ای همای علم وحی ای محرم حلّ و حرم ای که مِهر عالم آرائی و ماه مُلک دل گر گدا را رحم کردی مدعی گردد کسل در سحر گاهی اگر درد مرا کردی دوا گوهر علم و عمل هم گر کرم کردی مرا هم دواء و هم عطاء و هم کمال و هم کرم در دو عالم داده ای ما را سرائی و حرم ای امام اول و ای هادی کل اُمَم ای کلام اله که داری در سرای دل حرم کل اسرار دو عالم کرده اِحصی در علی حیّ داور ای (رهائی) رو سوی آل علی (اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 96/6/17 ] [ 6:14 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*سلام ما به غدیر و به ساقی کوثر* سلام ما به غدیر و به ساقی کوثر به زوج فاطمه حیدر وصی پیغمبر به میر کشور عشق و به باب علم نبی امیر مؤمنین و یدالله و فاتح خیبر سلام ما به شه لافتی علیِّ علیم به ابن عم محمد(ص) ظهیر پیغمبر غدیر شادی شیعه غدیر عید الله غدیر روز ولایت ز عیدها برتر غدیر روز کمال و تمام اسلام است غدیر فخر محبین حیدر صفدر اثر نبود ز اسلام گر نبود غدیر ز رنجهای محمد نمانده بود اثر ز یمن عید غدیر است نا امیدی کفر غدیر عید محبین آل پیغمبر به قدرت ازلی بر قرار و پاینده خطابه های غدیر است و ساقی کوثر غدیر حافظ دین مبین اسلام است مکمل است به قرآن برای نسل بشر غدیر حصن حصین بهر شیعیان علی غدیر تابه صف حشر هادی و رهبر همیشه شیعه ز جان پاسدار حرمت او که جان شیعه و جان غدیر همسنگر معاندین غدیرند در ضلالت و کفر بگو مقام نمایید در سعیر و سقر به رهنمایی شیطان مخالفت کردند در اجتماع سقیفه وصی پیغمبر نموده غصب خلافت به ارتحال نبی ز رهنمای بشر حق ساقی کوثر ولی به کوری چشم مخالفین غدیر به جاست تا به قیامت غدیر و هم حیدر چو خواست طیف مخالف خموش بنماید چراغ دین خدا را خداش زد بر سر چراغ شرع نبی روشن است تا صف حشر به نور شرع و ولایت تو از صراط گذر غدیر و شادی و سور و سرور پا برجاست (رهائی) از غم ایام کن دل مضطر (اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 96/6/17 ] [ 6:1 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
|