سفارش تبلیغ
صبا ویژن
رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
 
قالب وبلاگ

  مخمس موشح به حروف اول مصراع ها به بعضی از حدیث شریف فاطمه بضعه منی

در ولادت با سعادت حضرت فاطمه زهراسلام الله علیها

http://samengraphik89.persiangig.com/PSD/milad%20%20hazrate%20%20zahra%20%2093-1/milad%20%20hazrate%20%20zahra%20%2093-1.jpg

فصل کمال فاطمه را کی توان گشود

از آب بحر گر سر انگشت تر نمود

طاقت در آسمان و توان در زمین نبود

ملک وجود قادر حمل گران نبود

تاب از جبال رفته و باب ابا گشود

بر ساق عرش نام تو گردیده جلوه گر

ضاقت زمین که جلوه کند نامت ای گهر

عین الحیوه عالمی ای برتر از بشر

تو طلعت نبوتی ای مادر و پدر

من کیستم به نعت تو ای مظهر وجود

نعت تو را خدای تو ای مادر جهان

یکتای بی نظیر نمودست بالعیان

مقصود خلقتی به زمین و در آسمان

نام مبارک تو بهشتی است جاودان

ای مظهر جمال و جلال و کمال و جود

ذات تو جلوه ایست ز ذات خدای تو

اسرار کائنات ز سر بقای تو

هستی ز توست مادر هستی فدای تو

ای اصل و فرع بسته به اصل بقای تو

فیض نخست و خاتمه از مقدم تو بود

قدر از تو یافت منزلت ای بضعه الرسول

در وصف توست لیله قدر و شب نزول

ام الائمه فاطمه عذرم بکن قبول

ذوالفضل نور دیده خیر البشر بتول

الطاف بی کران توام منظر شهود

نظم جهان و هستی و دین از تو پایدار

یا فاطمه ولایت ما بر تو استوار

ای آسمان به یمن تو و بر زمین مدار

ما را به زیر سایه ی لطفت نگاه دار

روزی که سایبان رهائی جز این نبود

(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی)


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 95/1/9 ] [ 2:12 عصر ] [ رهائی ] [ نظر ]

*در خلقت آب و شجر*


از آب و درخت خالق هر دو جهان

زینت بنموده صفحه ی مُلک و مکان

در نقش شکوفه و ریاحین و چمن

چون نیک نظر کنی بود آب روان

پاک است و منزّه آن که از آب و ز خاک

چون کرد اراده می شود نخلستان

وز دانه ی خشکی که کنی بذر افشان

آمیخته با آب کند هفتصد دان

هم قطعه ی چوب خشک بی قدر و بهاء

با گردش ایام شود تاکستان

بر خلق جهان باب کرم باز نمود

هر سو که کنی نظر از او هست نشان

(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی)


[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 94/12/14 ] [ 10:49 عصر ] [ رهائی ] [ نظر ]

توسل به حضرت صاحب الزمان عجل الله فرجه

(موشح به حروف یاصاحب الزمان ادرکنی) 

یاور مستضعفان از گلستان فاطمه

ای گل باغ حسن از بوستان فاطمه

صورت زیبای تو کرده پریشان خواب ما

اختر ثانی عشر از آسمان فاطمه

حسن رویت کرده در آئینه ی دل ها ظهور

بوی زلفت مونس جان هاست جان فاطمه

از سر صدق و صفا در انجمن بنشسته ایم

لطف بنما سرورا بر دوستان فاطمه

زینت گلزار احمد نور چشم بوتراب

مظهر انوار حق از دودمان فاطمه

ای سرور عاشقان بنما نظر در بزم ما

نور چشم نرجس ای سرو روان فاطمه

از فراغت جان به لب آمد عزیز مصر دل

دردها را کن دوا از دوستان فاطمه

روشن از نور جمالت چشم مشتاقان نما

کی نمائی شاد قلب کودکان فاطمه

نغمه ی عشاق را دارد رهائی بر زبان

یوسف زهرا فدایت دوستان فاطمه

(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی)


[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 94/12/7 ] [ 11:47 عصر ] [ رهائی ] [ نظر ]

* رباعی برای روز انتخابات*

روز امتحان تو با سرانگشت

بزن بر فرق دشمن آهنین مشت

زند او بر من و تو خنجر از پشت

بکن کوتاه دستش با سرانگشت

(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی)


[ یادداشت ثابت - پنج شنبه 94/12/7 ] [ 10:17 عصر ] [ رهائی ] [ نظر ]

مرثیه در شهادت حضرت صدیقه کبریفاطمه زهراءسلام الله علیها 

http://www.dailysun.ir/wp-content/uploads/2015/02/fffffffff.jpg

ای گل باغ پیمبر که زجور عدوان

شده آزرده رخت از غم و رنج دوران

بودی اندر غم فقدان پدر افسرده

آذرافشان دلت ای سیده ی هر دو جهان

دیده گریان زغم مرگ پیمبر بودت

همدمت اشک بصر بود وفراق  وهجران

ظالمین غصب خلافت زعلی بنمودند

تکیه بر جای سلیمان به زده دیو و ددان

ظلم بنموده به پیغمبر وآلش امت

بشکستند ز در پهلوی زهرای جوان

محسنش را بنمودند شهید از ره کین

لعن ونفرین خدا باد به اهل طغیان

زده آتش به در خانه ی زهرای بتول

زین جسارت زده آتش به دل پیر و جوان

فاطمه گشته ملول از ستم قوم جهول

جای بنموده به بستر زجفای دونان

فدکش غصب نمودند وشهیدش کردند

آن دغل مردم مِیشوم بد بی ایمان

در حمایت ز ولایت به فدای دین گشت

بضعه ی پاک نبی فاطمه آن دُرّ گران

به علی گفت  مرا غسل بده در شب تار

که نیایند به تشییع من آن دژخیمان

بسپارم به لحد درشب تاریک علی

تا ندانند کجا دخت نبی شد پنهان

بنشین برسر بالین من ای راحت جان

تاشوم راحت از این دار بلا خیز جهان

ندبه بنمود علی برسرخاک زهرا

گفت ای کاش برون اشک علی شد باجان

در عزایت شده سیّال سرشک حسنین

زینبینت زبصر اشک فشان چون باران

زده آتش به دل پیروجوان نخل غمت

تا رهائی شده روحت زتن ای جان جهان

(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی)


[ یادداشت ثابت - دوشنبه 94/12/4 ] [ 9:24 صبح ] [ رهائی ] [ نظر ]
<   <<   51   52   53   54   55   >>   >
.: Weblog Themes By WeblogSkin :.
درباره وبلاگ

* رهائی قمشه ای * علی محمد رهائی متخلص به ( رهائی) فرزند یدالله درتاریخ سوم آبانماه یکهزار وسیصد و بیست شش شمسی در شب عید قربان در شهرستان شهرضا (قمشه سابق) درخانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود پس ازگذراندن تحصیلات ششم ابتدایی قدیم به همراه پدر به شغل کشاورزی مشغول شد عشق و علاقه به قرآن و معارف اسلامی چنان بود که مرتب درکلاس درس قرآنی که مربی و استاد آن عموی ایشان حاج شیخ خلیل الله رهائی بودند مرتب حاضر و بهره ها می بردند کلاس قرآن آقای رهائی به شکلی بود که در آن زمان به دلیل جامعیت استاد آن از حیث قرائت و تجوید و صوت زیبا و منحصر به فرد و اخلاق و معنویت ایشان و همچنین علمیت ایشان از نظرعلوم حوزوی به تفسیر و فقه ادبیات وحکمت و فلسفه مشتاقان فراوانی را به این کلاس جذب می نمود و درآن زمان دوره رضاخان و پسر ملعونش که دوران اختناق بود فرصت بسیارخوبی برای اجتماع طالبان حق و حقیقت بود و در بین کلاسهای قرآنی که برگزار می شد کلاس شاخصی بود که برای کسانی که درآن شرکت می نمودند و افتخار می نمودند به حضورشان در این مجلس قرآن که نه تنها قرائت صرف بلکه مجلس درسی بود حول محور قرآن و بسیاری هم به دنبال آن مشتاق علوم حوزوی می شدند و به دنبال فراگیری آن وارد حوزه علمیه و افتخار طلبگی سربازی امام زمان عجل الله فرجه را می یافتند لذا شوق فرا گیری علوم حوزوی در وجود ایشان شعله ور و در آرزوی آن بودند اما به دلیل وضع سخت خانواده ازحیث معیشت که نه پشتیبانی می شدند تا بتوانند با خیالی آسوده به درس و تحصیل بپردازند بلکه داشتند درامور معاش خانواده کمک و یاور باشند توفیق حضور روزانه درحوزه را پیدا نکردند اما علاقه ایشان ایشان را آسوده نمی گذاشت لذا در پایان فعالیت کسب وکار روز و ایام تعطیل با درخواست از فضلا و اساتید حوزه همچون حجج اسلام شیخ محمدعلی مکارمی، شیخ محمدحسین رهائی ،شیخ غلامحسین اسماعیل پور،شیخ علی تاکی(نجفی) ،به محضرایشان حاضر می شدند و به فراگیری علوم حوزوی ادبیات نصاب و صرف و نحو و منطق جامع المقدمات و سیوطی تبصره و عروه و دیگر کتب حوزوی و بهره گیری و مطالعه سایرکتب اخلاقی مانند معراج السعاده و اعتقادی و تاریخی که از علمای دین می یافتند بهره می بردند شوق و ذوق به ادبیات وشعر و انس باکتب و اشعار بزرگانی همچون حافظ وخیام و علامه کمپانی(غروی ) و عمان سامانی و حاج میرزا ن
موضوعات وب
لینک های مفید