رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
|
*در منقبت امام زمان علیه السلام* (موشح به آیه شریفه:{سَلامٌ عَلَی آلِ یاسین}) سرو بستان حسن از شاخسار هل اتی لاله ی گلزار نرجس ماه برج اِنّما اختر ثانی عشر در آسمان اولیا مهدی صاحب زمان و سایه ی لطف خدا علت غایی موجودات پیدا و نهان لنگر ارض و سماء ناموس خاص کبریا آسمان از بهر تعظیمش خم آمد چون حباب آمد و بنشست بر مسند وصی الاصفیا لطف بی حدّ میر امجد اولیاء را جانشین یا جمال انورش مصداق مصباح الهدی اشرف اولاد آدم صاحب دیوان عشق سر مستودع سرور سینه ی خیر النسا یملا الارض از وجودش بر نظام عدل وداد نور وجه ا... و مرآت جمال کبریا حشمت ا... است اندر بارگاه رفعتش چون (رهائی) مور لنگی آمده در التجا
(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - چهارشنبه 95/9/18 ] [ 1:42 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*در مرثیه ی امام یازدهم حضرت امامحسن عسگری علیه السلام* جهان در ماتم باب امام عصر محزون است قلوب شیعیان از غصه تا شام ابد خون است نهاده قدسیان بر زانوی غم زین الم سرها به جنت دیدگان حور و غلمان همچو جیحون است سماء تا حشر اندر ماتم آل علی گریان ز حزن آل احمد جمله ی ذرّات محزون است بود بر گردن صاحب زمان شال عزا امروز ازین داهیه ی عظمی پریشان دشت و هامون است سزاوار است کز صبح ازل گرییم تا شام ابد زین غم که زهرا گرید و پیغمبر خاتم جگر خون است امام عسگری شد کشته ی زهر جفاکاران که وضع عالم هستی ازین مطلب دگرگون است شهید زهر کینه از جفای معتمد گردید که اشک دیده ی ابرار جاری همچو جیحون است سرشگ از دیده جاری کن (رهائی) در عزای او که دل از هجر فرزندش پریشان همچو مجنون است
(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - دوشنبه 95/9/16 ] [ 7:22 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*در شهادت حضرت امام حسن عسکریعلیه السلام* کشته ی زهر معتمد گشته امام عسکری هاله ی غم نشسته بر چهره ی ماه و مشتری ارض و سماء و بحر و بَرّ در غم اوست نوحه گر آه وفغان غروب کرد پرتو مهر خاوری آمده بهر تسلیت از ملکوت قدسیان تا برسند خدمت مهدی صاحب الزمان دست اسف از این الم بر سر جمع شیعیان گرم عزا و نوحه در مرگ امام و رهبری روز عزا و ماتم نور دو چشم مصطفاست وارث هل اتی و یاسین و جمیع انبیاست شیعه بنال همچو نی پور علی مرتضاست معدن علم ها هُنا آینه ی پیمبری سیل سرشگ شیعیان هست ز بحر دیدگان بر رخ زردشان روان در غم شاه انس و جان شال عزا به گردن مهدی صاحب الزمان نور دو چشم فاطمه مهر سپهر خاوری خیل ملک سپاه او مرغ و سمک پناه او رشک بهشت جاودان قبه و بارگاه او گشته رهائی از سفر با نظر و نگاه او قصد شفاعت ار کند روز جزا و داوری (کشته ی زهر معتمد گشته امام عسکری هاله ی غم نشسته بر چهره ی ماه و مشتری
(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - دوشنبه 95/9/16 ] [ 7:20 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*مرثیه در شهادت حضرت امام حسن عسگریعلیه السلام* در عزای شاه خوبان عسگری ارض و سماء غرق عزاست جن و انس و مرغ و ماهی زین الم اندر نواست عالم کون و مکان همراه خیل قدسیان جمله از فرط الم در ماتم ابن الرضاست شد شهید زهر عدوان و جهان اندر غمش نوحه گر گردید تا گردونه ی گیتی به جاست شد نهان از چشم بد خواهان جمال آفتاب انورش زین مصیبت صاحب ما شیعیان صاحب عزاست دوستان این انجمن اندر عزای عسکری گشته بر پا و یقینا مورد لطف خداست گر به سر ریزید خاک غم سزد ای شیعیان حجت ثانی عشر بر گردنش شال عزاست شد یتیم امروز آن دُرّ یتیم انس و جان گر (رهائی) جای اشک از دیده خون باری رواست
(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - دوشنبه 95/9/16 ] [ 7:19 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
(مرثیه در شهادت امامرضا علیه السلام) رسد ز عالم لاهوت بانگ واویلا کشید بر تن ناسوت جمله رخت عزا طنین ناله ی کروبیان شنو که زنند به جن و انس صلا زین مصیبت عظمی به جنتنند همه حوریان پریشان مو به ماتمند همه ساکنان عرش علا فغان کنند ز فرط الم وحوش و طیور که شد شهید به زهر جفا امام رضا سرشک ماتم او در جهان شده سیّال به شهر طوس نموده قیامتی بر پا نشسته اند به بزم عزا نبیّ و وصیّ روان گلاب دمادم زِ دیده ی زهرا فغان ز جور و جفای ستمگر دوران رشیدِ پست نهادِ پلیدِ ضدِ خدا که قصد حضرت او کرد و ریخت در کامش شرنگ زهر و خزان کرد گلشن طاها برون ز مجلس مأمون شد و به خانه روان به حجره خفت و بنالید آن عزیز خدا که ناگهان ز در آمد سرور سینه ی او جواد معدن جود و کرم امید رضا رسیده اند به هم همچو یوسف و یعقوب بِسان ابر بهاران و تشنه در صحرا شرار زهر جفایش بسوخت خرمن عمر روان به گلشن فردوس شد از این دنیا جهان شیعه بشد غرق ماتم و اندوه در این عزا و مصیبت گریست ارض و سماء شدست روضه ی خلد برین ز تربت او مزار او به خراسان چو جنّت المأوی ندیم آستان رضا یند حوری و غلمان غبار روب درش گشته تا به روز جزا مدام بر در دولت سرای اوست قعید گدای سوخته جانی (رهائی) از دنیا (اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - دوشنبه 95/9/9 ] [ 8:42 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
|