|
رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
|
*در رثای اسطوره های خدمت شهدای آتش نشان*
پروانه صفت به قلب آذر زده ایم در آتش عشق و معرفت پر زده ایم جانی که خدا به عاریت داده به ما در راه محبتش به مجمر زده ایم از بهر نجات و یاری و خدمت خلق غواص صفت به بحر آذر زده ایم از شوق وصال دوست چون ابراهیم در آتش عشق بال و شهپر زده ایم گشتیم محب خلق و خالق چو خلیل بر کنگره ی عرش برین پر زده ایم صد حیف که ما را به جهان یک جان بود تسلیم نموده بر جنان در زده ایم از بهر نجات خلق گشتیم مذاب زرین ورقی چو درّ و گوهر زده ایم داریم مدال افتخار و خدمت ما خیمه به فردوس منور زده ایم گشتیم (رهائی)از سرای فانی ما دست طلب به جام کوثر زده ایم (اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - دوشنبه 95/11/12 ] [ 10:11 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*در مدح امام حسن عسکری علیه السلام*
به دست باد صبا زلف شب پریشان گشت فضای عالم ناسوت عنبر افشان گشت دهید مژده به یاران که در طلیعه ی صبح به یُمن ماه حجازی جهان گلستان گشت دگر ز نافه ی چین و ختن سخن مکنید جهان به خاک قدومش عبیر افشان گشت خجل شده ز فروغش ثوابت و سیّار منور از رخ او نه رواق و ایوان گشت نمود جلوه به ملک وجود و تا صف حشر مقیم کشور دل شمع آن شبستان گشت امام عسکری(ع) که ملائک سپاه و لشکر اوست سُرور سینه ی عشّاق و اهل ایمان گشت به صبح هشتم شهر ربیع در یثرب ز بوستان ولایت گلی نمایان گشت دو چشم حضرت هادی به او شده روشن که بعد حضرت او رهنمای انسان گشت ز طلعت شه خوبان و سرور احباب زمین به همره نه چرخ نور باران گشت ولا دتش به همه شیعیان بود میمون دگر به انجمن ما که شکّرستان گشت درود بر محمد و آلُ به مهدی موعود(عج) فرستد آن که دلش پر ز مهر ایشان گشت صبا سلام (رهائی) رسان به تربت او که در شهادت او عالمی پریشان گشت
(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 95/10/17 ] [ 12:38 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*سرود درولادت حضرت امام حسن عسگریعلیه السلام*
ای رخ ماهت ز نکو منظری برده دل از مهر و مه و مشتری آینه ی عالم ایجاد را داده جمال تو به آن زیوری نور دو چشمان امام دهم(ع) حضرت هادی (ع) حسن عسگری(ع) ای خلف احمد (ص) و پور علی(ع) مهر تو شد در دو جهان مهتری ما همه در چتر ولای توئیم ظلّ همایت همه را سروری ریزه خور سفره ی فرزند تو خلق جهانند اناس و پری راه نجات است توّلای تو روز قیامت بنما داوری بسته (رهائی) همه بر لطف تو دیده تو بنمای کرم گستری
(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 95/10/17 ] [ 12:37 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*در ولادت با سعادت حضرت امام حسن عسکری علیه السلام*
همره باد صبا مُشک ختن می آید نغمه ی بلبل شیراز چمن می آید مژده ی صبح دهد زمزمه ی مرغ سحر خبر وصل امید دل من می آید دامن و دشت پر از سوسن و نسرین گشته به نثار قدم سَروِ سَمَن می آید آسمان گشته مزیّن به مصابیح و زمین شده مفروش که سلطان زَمَن می آید مقدم ماه حجازی به جهان میمون باد عسکری (ع) نور خدا وجه حسن می آید ساحت ارض منور شده از جلوه ی او زینت عرش برین دُرِّ ثمن می آید خسرو کشور توحید مَلَک دربان را گوهری از صدف بحر عدن می آید شه اقلیمِ صفا سرور ارباب وفا گلعذاری که شده رشک ختن می آید ساقیا جام (رهائی) ز محبت پر کن که طبیب تن و جان بر سر من می آید
(اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 95/10/17 ] [ 12:36 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*در سالگرد حماسه یوم الله نهم9 دی*
همیشه دشمنان اندر کمینند به صید ملت فجر آفریینند چرا که بغض ما در سینه دارند به ایران کینه ی دیرینه دارند از اول نقشه ها برما کشیدند حریم مهر و الفت را بریدند به مانند پلنگ تیر خورده کمین کردند و دندان ها فشرده چو شب غالان ز هر سو سر برآرند برای طعمه رو بر شهر آرند ولیکن ملت ما هست هشیار ز کید ظالمینی بس تبهکار سران فتنه را بنموده رسوا که ایران را نموده قصد یغما بزد بر فرق هر یک آهنین مشت چو خنجرها به ما زد هر یک از پشت بلند گو های دشمن در خیابان کشیده عربده مانند حیوان برای تفرقه ما بین ملت ز بهر خود خریده طوق لعنت به عاشورا و ایام محرم کشیده تیغ همچون ابن ملجم همه بر آسیای دشمن دون بریزند آب این اقوام ملعون ولیکن انقلاب ما الهی است به طراحان فتنه رو سیاهی است نشد عائد برآنها غیر لعنت ز امت بهر آنها تا قیامت بیا بنگر که اندر نُهّم دی چه بشنیدند از ملت پیاپی به پشتیبانی از فرمان رهبر نموده انقلابی بار دیگر دماغ دشمنان مالیده بر خاک زده فریاد تا ایوان افلاک که ما فرمان رهبر را مطیعیم به غرق دشمنان بحری عمیقیم گروه سبطیان همراه موسی قیام از بهر غبطی کرده یکجا به دریای مذلت می کشانیم همه فرعونیان از خود برانیم ز صهیون و ز امپریال و داعش (رهائی) می شویم اندر کشاکش به فضل ایزد یکتای قادر نعیمش را همیشه بوده شاکر (اثرطبع استادحاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - شنبه 95/10/5 ] [ 11:29 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
|
درباره وبلاگ  * رهائی قمشه ای * علی محمد رهائی متخلص به ( رهائی) فرزند یدالله درتاریخ سوم آبانماه یکهزار وسیصد و بیست شش شمسی در شب عید قربان در شهرستان شهرضا (قمشه سابق) درخانواده مذهبی و کشاورز دیده به جهان گشود پس ازگذراندن تحصیلات ششم ابتدایی قدیم به همراه پدر به شغل کشاورزی مشغول شد عشق و علاقه به قرآن و معارف اسلامی چنان بود که مرتب درکلاس درس قرآنی که مربی و استاد آن عموی ایشان حاج شیخ خلیل الله رهائی بودند مرتب حاضر و بهره ها می بردند کلاس قرآن آقای رهائی به شکلی بود که در آن زمان به دلیل جامعیت استاد آن از حیث قرائت و تجوید و صوت زیبا و منحصر به فرد و اخلاق و معنویت ایشان و همچنین علمیت ایشان از نظرعلوم حوزوی به تفسیر و فقه ادبیات وحکمت و فلسفه مشتاقان فراوانی را به این کلاس جذب می نمود و درآن زمان دوره رضاخان و پسر ملعونش که دوران اختناق بود فرصت بسیارخوبی برای اجتماع طالبان حق و حقیقت بود و در بین کلاسهای قرآنی که برگزار می شد کلاس شاخصی بود که برای کسانی که درآن شرکت می نمودند و افتخار می نمودند به حضورشان در این مجلس قرآن که نه تنها قرائت صرف بلکه مجلس درسی بود حول محور قرآن و بسیاری هم به دنبال آن مشتاق علوم حوزوی می شدند و به دنبال فراگیری آن وارد حوزه علمیه و افتخار طلبگی سربازی امام زمان عجل الله فرجه را می یافتند لذا شوق فرا گیری علوم حوزوی در وجود ایشان شعله ور و در آرزوی آن بودند اما به دلیل وضع سخت خانواده ازحیث معیشت که نه پشتیبانی می شدند تا بتوانند با خیالی آسوده به درس و تحصیل بپردازند بلکه داشتند درامور معاش خانواده کمک و یاور باشند توفیق حضور روزانه درحوزه را پیدا نکردند اما علاقه ایشان ایشان را آسوده نمی گذاشت لذا در پایان فعالیت کسب وکار روز و ایام تعطیل با درخواست از فضلا و اساتید حوزه همچون حجج اسلام شیخ محمدعلی مکارمی، شیخ محمدحسین رهائی ،شیخ غلامحسین اسماعیل پور،شیخ علی تاکی(نجفی) ،به محضرایشان حاضر می شدند و به فراگیری علوم حوزوی ادبیات نصاب و صرف و نحو و منطق جامع المقدمات و سیوطی تبصره و عروه و دیگر کتب حوزوی و بهره گیری و مطالعه سایرکتب اخلاقی مانند معراج السعاده و اعتقادی و تاریخی که از علمای دین می یافتند بهره می بردند شوق و ذوق به ادبیات وشعر و انس باکتب و اشعار بزرگانی همچون حافظ وخیام و علامه کمپانی(غروی ) و عمان سامانی و حاج میرزا ن |
