رهائی شهرضائی (گلچین مناسبتی)
|
*غزل ارتحال رهبر کبیر انقلاب حضرت امام خمینی قدس سره* گلی ازگلشن دلدار نچیدیم برفت رخ آن یار وفادار ندیدیم برفت شب دیجور که ماه رخ وی جلوه نمود پرتو مطلع انوار ندیدیم برفت پند قدّوسی او بر همه آویزه ی گوش ذکر سبّوحی وی را شنیدیم برفت زنده اسلام شد از روح مسیحایی او جلوه مرشد هشیار ندیدیم برفت خوف دشمن زکمان خانه ی ابرویش بود دوستان را همه ایثار ندیدیم برفت شهد لعل لبش از دوست حکایت میکرد حیف کان شربت شیرین نچشیدیم برفت نقش آیینه تاریخ بشد جلوه ی او چشم ما بود مُرَمَّد که ندیدیم برفت گفت ایام که بعد از نبیّ و آل علی این چنین دیده ی بیدار ندیدیم برفت روح پاکش بشد آزرده نادانی دوست داروی این دل بیمار ندیدیم برفت رفرف عشق جهانیده به بام ملکوت دو صد افسوس به گردش نرسیدیم برفت درد مهجوریت ای دوست به جان ها شرری زده کز آتش نمرود ندیدیم برفت در رثاء تو (رهائی) بسرود از غم و گفت چاره جز ناله ی بسیار ندیدیم برفت (اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - شنبه 96/3/14 ] [ 3:18 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*مناجات عشاق-موشح به آیه ی کریمه ی* (شهر رمضان الذی انزل فیه القرآن) شوریدگان عشقت چون بال و پر گشودند هر صبح و شام دامن از اشک تر نمودند رخ بر تراب سودند تا ره به تو گشودند رمز حیات جستند از خود سفر نمودند مست از می اَلَستند بر غیر در ببستند ضیق است وقت عشاق غَضِّ بصر نمودند اندر جوار جانان فارغ ز رنج دوران نائل به وصل معبود زین ره گذر نمودند از خان نعمت دوست بودند در تنعّم لیل و نهار خود را صرف هنر نمودند ذوب از جلال مطلوب محو جمال محبوب یا رو دیار گویان هنگامه سر نمودند اندر ضیافت او در ظلّ دولت او نام نکوی دلبر مدِّ نظر نمودند زاد ره سعادت بردند ازین ضیافت لوح دل از معاصی محو اثر نمودند فصل جلال معبود بر جمله گشته مشهود یادی از آن دل آرا وقت سحر نمودند هجرت کنند یاران چون ابر در بهاران از اشک همچو باران سجاده تر نمودند لطف خدای رحمان ره زاد راهشان گشت قرآن فجر خواندند عزم سفر نمودند ره بر حیات جاوید سر فصل صبح امید این است ای برادر یاران گذر نمودند نام نکوی ایشان زینت نموده تاریخ از ماسِوی (رهائی) صرف نظر نمودند (اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 96/3/5 ] [ 5:35 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*رباعی در آخرین ساعات ماه شعبان* (اللهم ان لم تکن غفرت لنا فی ما مضی من شعبان فاغفر لنا فی ما بقی منه) به گوش جان بشنو بانگ مرغ شب آهنگ [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 96/3/5 ] [ 5:7 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*قند خون را کنترل بنمای با صبر و گذشت* چاره جویی کن برادر بهر قند خویشتن تا نمیری در بیابان ها تو بی غسل وکفن هرچه را دیدی که دارد قند دوری کن از آن هر غذایی که ضرر دارد صبوری کن از آن خوردنی ها اکثرا سرشار قند خون بود هر که بی تدبیر مصرف می کند مجنون بود دور شو از خوردن شیرینی ای یار عزیز تا که قند خون تو باشد به معیار تمیز می خور از کاهو خیار و هم کدو واسفناج تا نگردد خون به جسم تو دچار اعوجاج هم بادمجان گوجه و شلغم کلم مصرف نما تا ضریب قند خونت را نماید اکتفا کم بخور نان و برنج و گوشت ومیوه جان من در نصیحت پیروی بنمای از احسان من قند خون را کنترل بنمای با صبر و گذشت چاره ای نبود به جز تدبیر در این سر نوشت هست قندی راکب اسب چموش قند خون پس لجام اسب را محکم بگیر ای ذوفنون گر لجامش شد رها باشد در آن صدها خطر جان شیرینت بود دائم دچار درد و سر گر اسیر دل و خواهش های نفسانی شوی عاقبت در زیر پای قند خون فانی شوی شر این دشمن نما دور و (رهائی) می طلب بر دهان خود نگهبان باش اندر روز و شب (اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - پنج شنبه 96/3/5 ] [ 4:59 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
*مولودیه در ولادت حضرت رقیه خاتون علیها السلام*
ای نوگل بوستان زهرا پرورده ی دست آل طه شعبان مه پر فروغ دلها گل بوته باغ مصطفایی بر ما نظر از کرم تو بنما بنما به صف جزا شفاعت ای نور دل حسین زهرا وی کوکب پر فروغ زیتون از مشگل ما گره تو بگشا پر نور و سرور کن دل ما ای نغمه سرا میان گلها آه تو شرر بِزَد به اَیّام رسوا شده در تمام دنیا روحش شد از این جهان (رهائی) در دامن جدّ و باب و زهراء (اثر طبع استاد حاج علی محمد رهائی شهرضائی) [ یادداشت ثابت - جمعه 96/2/23 ] [ 4:25 عصر ] [ رهائی ]
[ نظر ]
|